ظهور انشاءالله کمتر از ده سال دیگر

زمان ظهور منجی عالم آمال الانبیاء وارث اوصیاء انسان کامل امام مهدی

 2uy616s

بقیه الله حجه ابن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف رسیده است

 

ما در یک قدمی دوره ظهور آن امام هستیم ،2uy616sنسل امروز از مستقبلین ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهند بود ، نظام مقدس جمهوری اسلامی با رهبر فرزانه آن ، مقدمه و متصل به ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشد ؛ از سال 1430 ه.ق یا 1387 ه.ش روز به روز بر عزت و سرافرازی جمهوری اسلامی و رهبر فرزانه آن در جهان افزوده میشود و همینطور از قدرت و ابهت سردمداران کفر در سراسر جهان کاسته میشود هر چه  اسرائیل غاصب وجنایتکار قاتل کودکان بیشتر جنایت کند بر حقانیت جمهوری اسلامی در نزد جهانیان افزوده میشود..........

ادامه مطلب

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : mahdi
تاریخ : جمعه 2 آبان 1393
برگزاری جشــن بـزرگ نیمـه شعبــان - مسجد صاحب الزمان (عج) نوشین شهر

بر چهره پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات

تا امر فرج شود مهیا بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات

 

جشــن بـزرگ نیمـه شعبــان

 

بمناسبت میلاد یگانه منجی عالم بشریت:

حضـرت مهــدی (عـج)

مراسم جشنی برگزار می شود.


پنجشنبه مورخه 93/03/22  ساعت 19 الی 21

 

 

کانون فرهنگی شهید باکری نوشین شهر

پایگاه مقاومت شهید ابراهیمی نوشین شهر

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
دانلود برنامه کامل مسابقات جام جهانی 2014 برزیل

دانلود در ادامه مطلب



جهت دانلود کلیک کنید.


برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
سخنی کوتاه با امام زمان (عج) --- 3

مولاجان ...!

دلم برای با تو بودن تنگ شده است

گویا که این دل نیست و سنگ شده است

مولاجان ...!

جان ارباب سوا مکن...

این دل ها، همه درهم است...!

 

شاید آن روز که سهراب نوشت: تا شقایق هست زندگی باید کرد.

خبری از دل پر درد گل یاس نداشت.


باید این طور نوشت: چه شقایق باشد، چه گل پیچک و یاس،‌ جای یک گل خالیست،

تا نیاید مهــدی، زندگی دشوار است.....

 

اللهــم عجـــل لـولیــــک الفــــرج

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
سلام بر مهـدى(عج)، خورشید جان ها و امید انسان ها
 

سلام بر مهـدى(عج)، خورشید جان ها و امید انسان ها

 

مهدى(عج)، یادگار پیامبران، خلاصه ابراهیم، عصاره محمد، احیا و زنده کننده سنت هاست.

نیمه شعبان، مطلع خورشید فروزان مهدى(عج) در ظلمت تاریخ است.

پیروان قائم آل محمد(عج) همچون او اهل قیام و انقلابند.

مهدى(عج)، کعبه مقصود و قبله موعود امت ها است.

غیبت کبرا، دوره آزمایش منتظران راستین حضرت مهدى(عج) است.

وقتى نیمه شعبان مى رسد، گلواژه هاى «انتظار»، «ظهور»، «فرج»، «حکومت جهانى»، «قسط و عدل»، «دیدار» و «مهدى» مى شکفد.

نیمه شعبان، عید منتظران وراثت زمین براى مستضعفان و شکست سلطه هاى جبّاران است.

نیمه شعبان، افروختن چراغ شوق در دل شیعیان و امید بخشیدن به محرومان است.


هسته فرهنگی کانون شهید باکری نوشین شهر عید بزرگ را به کلیه کاربران محترم و عاشقان آن امام عدل گستر تبریک و تهنیت عرض می کند.

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
یا امام زمان انتظار هم از نیامدنت بی تاب شد ...
 
در انتظار باران نیست آنکه بذری نکاشته

زهی خجسته زمانی که یار باز آید

به کام غم‏زدگان غم‏گسار باز آید

اگر فدای امام زمان نخواهد شد

ز سر چه گویم و سر، خود چه کار باز آید

 

http://www.sibtayn.com/swf/gallery/images/monasebat/veladat/mahdi/pic2/pic18.jpg

یا امام زمان انتظار هم از

نیامدنت بی تاب شد ...

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
عبادت و راز و نیاز در شب و روز خجسته نیمه ‏شعبان

نیمه شعبان اگر چه شرافتش را وامدار مولود خجسته‏ اى است که در این روز زمین را با قدوم خویش متبرک ساخته است، اما همه عظمت آن در این خلاصه نشده و در تقویم عبادى اهل ایمان نیز از جایگاه و مرتبه والایى برخوردار است.

در روایاتى که از طریق شیعه و اهل ‏سنت نقل شده فضیلت هاى بسیارى براى عبادت و راز و نیاز در شب و روز خجسته نیمه ‏شعبان بر شمرده شده است و این خود تمثیل زیبایى است از این موضوع که براى رسیدن به صبح  وصال موعود باید شب وصل با خدا را پشت‏ سرگذاشت، و تا زمانى که منتظر، عمر خویش را در طریق کسب صلاح طى نکند نمى‏تواند شاهد ظهور مصلح موعود باشد.


بقیه در ادامه مطلب

با توجه به اهمیت فراوانى که در روایات به شب نیمه ‏شعبان‏ داده ‏شده و حتى آن را هم پایه شب قدر شمرده ‏اند، در این مجال برخى از روایت هایى را که در بیان مقام و منزلت این شب روحانى وارد شده ‏اند مورد بررسى قرار مى‏ دهیم.

باشد تا خداوند ما را به عظمت این شب مقدس واقف گرداند و توفیق بهره‏ بردارى از برکات آن را عطا فرماید:

از پیامبر گرامى اسلام صلى ‏الله ‏علیه ‏و آله، در زمینه موضوع محل بحث روایت هاى بسیارى نقل شده که یکى از آنها به این شرح است:

« شب نیمه شعبان در خواب بودم که جبرییل به بالین من آمد و گفت:

اى محمد! چگونه در این شب خوابیده‏ اى؟

پرسیدم: اى جبرییل! مگر امشب چه شبى است؟

گفت: شب نیمه شعبان است.

برخیز اى محمد! پس مرا از جایم بلند کرد و به سوى بقیع برد، در آن حال گفت: سرت را بلند کن!

امشب درهاى آسمان گشوده مى‏ شوند، درهاى رحمت‏ باز مى‏ گردند و همه درهاى خشنودى، آمرزش، بخشش، بازگشت، روزى، نیکى و بخشایش نیز گشوده مى ‏شوند.

خداوند در این شب به تعداد موها و پشم هاى چارپایان - بندگانش را از آتش جهنم -  آزاد مى‏ کند.

امشب خداوند زمان هاى مرگ را ثبت و روزی هاى یک سال را تقسیم مى‏ کند و همه آنچه را که در طول سال واقع مى ‏شود نازل مى ‏سازد.

اى محمد! هر کس امشب را با منزه داشتن خداوند (تسبیح)، ذکر یگانگى او (تهلیل)، یاد بزرگى او ( تکبیر)، راز و نیاز با او ( دعا)، نماز، خواندن قرآن، نمازهاى مستحبی (تطوع) و آمرزش خواهى (استغفار) صبح کند، بهشت جایگاه و منزل او خواهد بود و خداوند همه آنچه را که پیش از این انجام داده و یا بعد از این انجام مى ‏دهد، خواهد بخشید ...»

 

صــدف دیـن خـدا را دُر یـکدانه توئی

                              قدمی رنجه نما صاحب این خانه توئی


دگر بار نیمه شعبان، خجسته میلاد مولایمان فرارسیده و باز دستهای خالی و چشم امیدمان به آستان پر مهر و عطوفت آن یار مهربان است.

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
ولادت آخرین ذخیره ی الهی، بهار دلها، یوسف زهرا، تبریک و تهنیت

تصاویر متحرک ولادت امام زمان (عج) و نیمه شعبان,عکسهای متحرک زیبا ویژه نیمه شعبان,تصاویر متحرک زیبا ویژه نیمه شعبان,سایت عکس,pixday,بهترین تصاویر متحرک ها ,بهترین تصاویر متحرک های امام زمان,بهترین تصاویر متحرک های مذهبی, بهترین و جدیدترین تصاویر متحرک ,بهترین و جدیدترین تصاویر متحرک ها, بهترین و جدیدترین تصاویر متحرک های امام زمان ت,صاویر متحرک تبریک ولادت امام زمان(عج) ,تصاویر متحرک تعجیل در فرج امام زمان ,تصاویر متحرک جدید, تصاویر متحرک روز جمعه ,تصاویر متحرک عید شعبان ,تصاویر متحرک مخصوص امام زمان, تصاویر متحرک مخصوص نمیه شعبان, تصاویر متحرک مخصوص نیمه شعبان ,تصاویر متحرک مذهبی ,تصاویر متحرک نیمه شعبان, تصاویر متحرک های بسیار زیبا ,تصاویر متحرک های بسیار زیبا مخصوص نیمه شعبان و امام زمان(عج) ,تصاویر متحرک های زیبا برای نیمه شعبان ,تصاویر متحرک های مذهبی ,تصاویر متحرک ولادت امام زمان(عج) ,تصاویر متحرک ویژه نیمه شعبان ,جدیدترین تصاویر متحرک های امام زمان ,جدیدترین تصاویر متحرک های مذهبی,جدیدترین تصاویر متحرک های نیمه شعبان ,دانلود تصاویر متحرک, دانلود تصاویر متحرک امام زمان, دانلود تصاویر متحرک نیمه شعبان,دانلود والپیپر نیمه شعبان ,سری جدید تصاویر متحرک نیمه شعبان ,سری جدید تصاویر متحرک ها برای امام زمان ,ویژه نامه نیمه شعبان سال92 – تصاویر ویژه متحرک ,جدیدترین تصویر زمینه های نیمه شعبان 92,عکس های زیبا برای نیمه شعبان ۹۲ ,اس ام اس تبریک نیمه شعبان 92 ,والپیپر نیمه شعبان 92 ,عکس برای نیمه شعبان 92,پوستر نیمه شعبان 92,تصویر زمینه نیمه,دانلود والپیپر نیمه شعبان ,اس ام اس تبریک نیمه شعبان92/پوستر,دانلود والپیپرهای مهدوی به مناسبت نیمه شعبان ,والپیپر تبریک نیمه شعبان

 

سلام ای انتظــار انتظـــارم               سلام ای رهبر و ای یادگارم

سلامم بر تو ای فرزند زهرا               سلامم بر تو ای نـــاجی دنیا

 

میلاد حجت خدا،

دوازدهمیـن ساغــر الهـی

بر منتظرانش مبارک باد . . .

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
سلام بر تو ای آشنای مهربان یا بقیه الله (عج)
 
در سایه‌ سار عشق خسته‌ دل و آشفته‌ حال در کنار پنجره امید به بیابان بی‌کسی‌ام قدم‌های امیدوارکننده می‌زدم گه‌ گاهی با حالت ترس و ناامیدی از کنار کوه‌های گناه عبور می‌کردم بلافاصله سرم را برگرداندم و بسوی خورشید سمت بیابان امید خیره می‌شدم منتظر بودم آیا می‌شود ابرهای تیرگی معاصی کنار برود و خورشید امید مستقیم بر قلب سیاه و خسته‌ام بتابد و قلب زنگار گرفته‌ام با نور او طلای سرخ شود.
 سلام بر تو ای آشنای مهربان
سلام بر تو ای ماه جهان‌آرا
سلام بر تو ای دریای سخا و جود
سلام بر تو ای خورشید روزگار
ارباب خوبم! همدم شب و ستاره‌های امیدم!
چقدر با این و آن صحبت کنم و از فیض صحبت با تو محروم باشم؟!
طعم تلخ خستگی و جویبار اشک و آه و غصه و هزار و یک درد دیگر به خاطر نبود تو مرا واداشت تا دست به قلم برده و چند جمله درد و دل کنم، شاید تلخی داروی تلخ صبر کمتر اذیتم کند.
مــولای مـن!
روزگار، علم ما را مبدل به یقین کرد و با چشم دیدیم که احدی جز شما نمی‌تواند صلح و صفا را در زمین جاری کند.
آقــای مـن!
سخت است این دیدگان هر کس و ناکسی را ببیند ولی از دیدار روی شما محروم است.
چه کنم چاره‌ای ندارم جز تحمّل!
با چشمانی اشک‌آلود به بغض خیس پنجره خیره شده و با پای دل، کوچه‌های انتظار یک به یک به دنبالت گشته تا خیمه‌گاه غربتت را پیدا کنم.
و اگر در عالم واقع به وقوع می‌پیوست چه می‌شد... 
بیا تا گویمت درد جدایی
تو خود گفتی که من سوی تو آیم
حدیث سوز و صبر و بینوایی
ولی ترسم بمیرم تو نیایی
 
برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
قدم ‌هایت بوسه‌گاه چشم‌هایمان ای گل نرگس یا صاحب الزمان(عج)

برخیز که حجت خدا می آید            

رحمت زحریم کبریا می آید

از گلشن عسگری گذر کن که سحر 

بوی گل نرگس از فضا می آید

السلام علیکم یا ایها محبان المهدی(عج)

 

 

خجسته میلاد آخرین شاهکار خلقت، آنکه نمی دانیم عیانست یا نهان، شادمان یا دلگیر، آنکه می دانیم مارا می بیند و می دانیم که گاه مسرور از اعمال و گاه غمگین از افعالمان است.

حضرت مهدی(عج) را به تمامی مسلمین و مسلمات، چه شیعه و چه سنی تبریک می گوییم.

می دانیم که بارها و بارها و بارها، نازنین قلبش را شکسته ایم

 بیا که بی تو به جان آمدیم!

 

میـلاد مهــدی (عــج)

تصنیف سرخ ترانه های انتظار،

بر عموم مسلمین جهان مبارک باد...

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
- تکالیف و وظایف شیعه در زمان غیبت امام زمان (عج) چیست؟

امام صادق (ع) می فرماید:« پیامبر (ص) و علی (ع) فرمودند یاعلی! بزرگترین مردمان در ایمان و یقین کسانی هستند که در آخر الزمان زندگی می کنند، آنها پیامبرشان را ندیده اند و امامشان در غیبت به سر می برد، با این همه آنان از روی علوم و معارف و کتابهایی که در اختیار دارند ایمان آورده و در ایمان خود پایداری می ورزند... » (بحارالانوار ج 52 ص 125)

بنابراین یکی از راههای مهم در امان ماندن از فتنه های آخر الزمان، عمل به وظایف دینی و مسئولیتهای مربوط به دوران غیبت است که به طور خلاصه این وظایف عبارتند از: 

1- معرفت وشناخت آن حضرت: آن حضرت، امامى است واجب الاطاعه، وهر کس که اطاعتش واجب است باید صفاتش را شناخت، تا با شخص دیگرى که مقام او را به دروغ وستم ادعا مى کند، اشتباه نگردد.

امام صادق (علیه السلام) فرموده است:« به درستى که بهترین و واجب ترین فریضه ها بر انسان شناخت پروردگار و اقرار به بندگى او است... و پس از آن شناخت فرستاده خدا است و گواهى دادن به پیغمبرى او... و بعد از آن، شناختن امامى است که به صفت ونامش در حال سختى وراحتى به او اقتدا مى نمایى. » (مکیال المکارم، موسوى اصفهانى، ج 2، ص 171).

2- انتظار فرج وظهور آن حضرت.

3- محزون بودن از فراق آن حضرت.

4- دعا کردن براى آن حضرت.

5 - صدقه دادن به نیابت از آن حضرت: این امر نشانه مودت ودوستى آن جناب وولایت است.

سیدبن­طاووس(ره) (در کتاب کشف المحجه) به فرزندش چنین سفارش مى کند: ...صدقه دادن از سوى آن حضرت را، پیش از صدقه دادن از سوى خود وعزیزانت قرا ده، ودعا کردن براى آن حضرت را مقدم بدار، که سبب مى شود به سوى تو توجه فرماید وبه تو احسان نماید...(مکیال المکارم، موسوى اصفهانى، ج 2ص 288)

6 - حج رفتن به نیابت آن حضرت.

7- قیام هنگام شنیدن نام آن حضرت.

8- دعا براى حفظ ایمان: دعایى است که سید بن طاووس در کتاب (مهج الدعوات) آورده، در حدیثى که غیبت حضرت مهدى (عجل الله فرجه) در آن یاد شده، راوى گوید: عرض کردم: شیعیانت چکار کنند؟ فرمود: (بر شما باد به دعا کردن وانتظار فرج کشیدن). سپس گوید عرضه داشتم: به چه چیزى دعا کنیم؟ فرمود: مى گویى: بار خدایا! تو خودت وفرستاده ات وفرشتگانت وپیغمبرت ووالیان امرت را به من شناساندى، بار خدایا! من نگیرم جز آنچه که تو عطا کنى وهیچ نگهدارنده اى جز تو برایم نیست؛ بار خدایا! مرا از منازل دوستان خود دور مگردان، ودلم را پس از آنکه هدایت کرده اى منحرف منماى؛ خدایا! مرا به ولایت کسى که اطاعتش را بر من واجب ساخته اى هدایت فرماى). (5) مکیال المکارم، موسو­ی­اصفهانى، ج 2، ص 261)

9- سعى دراصلاح جامعه، وامر به معروف ونهى از منکر: آرى، بزرگترین آمر به معروف وناهى از منکر در عصر ظهور، خود امام مهدى (علیه السلام) است. پس چگونه ممکن است جامعه منتظر، خشنودى مهدى (علیه السلام) را بخواهد، ودر این بعد به مهدى (علیه السلام) اقتدا نکند؟!

10- تزکیه وخودسازى: پاکسازى درون از صفات پلید، زیور دادن آن به وسیله اخلاق پسندیده، از جمله وظایفى است که در هر زمان واجب است، ولى یاد کردن آن به طور خصوص، در وظایف زمان غیبت حضرت ولى عصر (عجل الله فرجه)، از این جهت است که درک فضیلت صحبت او وقرار گرفتن در اعداد اصحاب آن جناب، بستگى به آن دارد.

امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: (هر کس که دوست مى دارد از اصحاب حضرت قائم (علیه السلام) باشد، مى بایست منتظر باشد ودر این حال به پرهیزکارى واخلاق نیکو رفتار نماید، در حالى که منتظر باشد، پس چنانچه بمیرد وپس از مردنش قائم (علیه السلام) به پاخیزد، پاداش او همچون پاداش کسى خواهد بود که آن حضرت را درک کرده است، پس کوشش کنید ودر انتظار بمانید، گوارا باد شما را اى گروه مشمول رحمت خدا). (مکیال المکارم، موسوى اصفهانى، ج 2، ص 437) همچنین وظایفى از قبیل: اظهار اشتیاق به دیدار آن حضرت، حضور در مجالس حضرتش، درخواست معرفت او از خدا، اهتمام وتصمیم قلبى بر یارى وى، زیارت وسلام آن حضرت در هر مکان، هدیه ثواب نماز به آن جناب، دعوت مردم به او، دعا براى جلوگیرى از نسیان یاد آن سرور، اهتمام در اداى حقوق برادران دینى و...

 

منبع: پایگاه اینترنتی مهدویت عصر ظهور.

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
چگونه امام مهدی (عج) اسلام را در میان غیرمسلمانان گسترش میدهند؟

1. ملت­های جهان، زندگی مادی و منهای دین را تجربه نموده و ناهماهنگ بودن بی­دینی را با فطرت آدمی با همه وجود لمس کرده­اند. از سوی دیگر اسلام دینی مطابق با فطرت است و اگر زمامداران طاغوتی بگذارند که نور اسلام توسط علما و مومنان راستین به ملت­ها برسد مردم گروه گروه به اسلام می­پیوندند.

2. معجزاتی که توسط حضرت برای ملل جهان نمایان می­گردد و از بارزترین آنها ندای آسمانی است.

3. شاید یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر ملت­ها، پیروزی­های پی­در پی نظامی امام باشد؛ زیرا روح غربی­ها دوستدار و ستایش­گر نیرو های پیروزمند است.  اگرچه دشمن آنها باشد مخصوصا اگر این پیروزی با معجزه و کرامت همراه باشد.(کورانی، ص344 )

4. تحول شگرف اقتصادی: امکانات رفاهی مردم بدست امام زمان(عج) چنان تحول می­پذیرد که به گفته روایات در تاریخ جهان و ملت­های دیگر بی­سابقه است. بدیهی است چنین اوضاع و شرایطی تاثیر فراوانی بر روح و جان ملتهای غربی خواهد داشت.

5. فرودآمدن مسیح (ع) و معجزاتی که خداوند به دست باکفایت او برای ملتهای غرب و مردم دنیا آشکار می­سازد از دیگر عوامل موفقیت امام زمان (عج) است. (کورانی، ص345 )

 

منبع: کورانی، علی(1387) عصر ظهور، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ ونشر بین الملل.

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
ولادت امام زمان(عج) در چه تاریخی بود؟

در مورد تاریخ تولّد امام مهدی (عج) چهار قول وجود دارد: 

قول اوّل ـ این قول که معروف ترین و مستندترین قول است، تاریخ تولّد آن حضرت را نیمه شعبان سال 255 هـ. ق می داند. ثقة الإسلام کلینی می نویسد: «وُلد ـ علیه السلام ـ للنصف من شعبان سنةَ خمس و خمسین و مئتین؛ امام مهدی ـ علیه السلام ـ در نیمه شعبان سال دویست و پنجاه و پنج هجری قمری متولد شده است».[1]
علامه مجلسی در بحارالأنوار نیز همین تاریخ را ذکر می کند.[2]
از شهید اوّل (ره) نیز نقل شده است که: «ولد ـ علیه السلام ـ بسّر مَنْ رأی یومَ الجمعة لیلا خامس عشر شعبان سنة خمس و خمسین و مأتین؛ امام مهدی ـ علیه السلام ـ در سامرا، جمعه شب، هنگام در پانزدهم شعبان 255 هـ. ق به دنیا آمد».[3]
ابن خلکان، یکی از علمای اهل سنّت نیز همین تاریخ را تاریخ ولادت امام مهدی ـ علیه السلام ـ می داند.[4]
قول دوم ـ در برخی از مآخذ، تاریخ تولّد حضرت مهدی (عج) سال 256 هجری ضبط شده است. کتاب کمال الدین[5] شیخ صدوق الغیبة[6] شیخ طوسی، از جمله این منابع است.
قول سوم ـ ابو جعفر محمّد بن جریر طبری، تاریخ ولادت امام مهدی ـ علیه السلام ـ را سال 257 هـ ق دانسته است.[7]
قول چهارم ـ برخی، مانند علی بن عیسی اربلی[8] و ابن اَبی الثلج بغدادی،[9] تاریخ ولادت امام مهدی (عج) را سال 258 هـ ق ذکر کرده اند.
همان گونه که از شهید اوّل نقل شد، مکان ولادت آن حضرت، شهر سامراء است[10] که در نزدیکی شهر بغداد قرار دارد. این شهر، بعد از شهادت امام رضا ـ علیه السلام ـ در دوره حکومت معتصم عباسی بنا گردید.


[1] . محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ترجمه جواد مصطفوی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، ج2، ص449.
[2] . مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج51، ص2.
[3] . همان، ج51، ص28.
[4] . همان، ج51، ص24.
[5] . کمال الدین، صدوق، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1405ق، ص432.
[6] . شیخ طوسی، الغیبة، ص139 و 147.
[7] . محمد بن جریر طبری، دلائل الامامه، قم، منشورات رضی، چاپ سوم، ص271ـ272.
[8] . علی بن عیسی اربلی، کشف الغّمه، تبریز، مکتبة بنی هاشمی، 1381ق، ج3، ص227.
[9] . ابن ابی الثلج بغدادی، تاریخ الائمه، قم، مکتبة بصیرتی، ص15.
[10] . بحارالأنوار، همان، ج51، ص28.

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
انتظار مثبت و سازنده (مفید) چه انتظاری است؟

بر اساس انتظار مثبت و سازنده، انتظار، همه‌گاه جنبش آفرین، سرچشمه قیام و مقاومت و ایثار و حرکت می باشد و حالت فرسایشی و سست‌کنندگی ندارد؛ زیرا منتظر می‌تواند با تلاش و زمینه‌سازی خود، فرج و گشایش را نزدیک کند و امکانات و بسترهای فرهنگی، نظامی، سیاسی و اجتماعی آن را فراهم سازد. نقطه شکوفایی و اوج این تفکر (انتظار مثبت) در عصر پیروزی انقلاب اسلامی نمودار گشت. البته آثار انتظار (مفید و مثبت) منحصر در بُعد سیاسی نیست؛ بلکه انتظار و مهدی‌باوری زوایا و ابعاد مختلفی دارد. از جمله:

  1. بُعد توحید: انتظار در ماهیت خود، انسان منتظر را متوجه خدای جهان می‌کند. (توجه به خدا و طلب فرج از درگاه او)
  2. بُعد نبوت: منتظران، چشم به راه کسی هستند که در او صفات و آثار پیامبر (ص) گرد آمده است.
  3. بُعد قرآنی: مهدی (عج) زنده کننده همه احکام قرآن است. انسان منتظر همواره این آرمان را در دل زنده می‌دارد که روزی با ظهور آن حضرت، قرآن و آموزه‌های آن در سراسر جهان حاکمیت یابد و برنامه زندگی گردد.
  4. بُعد امامت: مهدی، مظهر قائم امامت است و انتظار ظهور او، بزرگترین تاکید بر اصل امامت و رهبری است.
  5. بُعد عدل: انتظار مهدی(عج) انتظار ظهور عدل است.
  6. بُعد معاد
  7. بُعد دانش‌ و خردورزی: مهم‌تر از همه، توجه ویژه منتظران به علم و دانایی است؛ به طوری که در پرتو ظهور حضرت، عقل و خرد جامعه بشری کامل می‌گردد و زمینه‌های رشد، توسعه و سعادت در تمام زمینه‌های علمی، معنوی، صنعتی و آبادانی فراهم می‌شود.

 

منبع: کارگر، رحیم، مهدویت (پیش از ظهور) پرسش‌ها و پاسخ‌های دانشجویی، قم: دفتر نشر معارف، 1389،ص، 200-202.   

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
چه دلایل عقلی منوط بر زنده بودن امام زمان (عج) در آخرالزمان وجود دارد؟
پاسخ اجمالی

وجود امام زمان(ع) و امامت آن حضرت از مباحث امامت خاصه است که برای اثبات آن مستقیماً نمی توان از دلیل عقلی بهره گرفت[1]، بلکه با استخدام دلیل عقلی در امامت عامه و ضرورت وجود امام در همه زمان ها و استناد به روایات و نقل های تاریخی که در این زمان، امام را منحصر در وجود حضرت مهدی(عج) می کند، می توان به مقصود نائل آمد.

ضرورت وجود انسان معصوم و حجت الهی در همه زمانها با استناد به دلایل متعدد عقلی در امامت عامه است مثلا نبوت و امامت یک فیض معنوی از جانب خداوند است و بر اساس قاعده لطف باید چنین لطفی همیشگی باشد.

روایاتی هم که دلالت می کنند آن انسان معصوم و کامل در وجود امام زمان (عج) منحصر گشته است به حدی زیاد است که قابل انکار نیست تا جایی که بسیاری از دانشمندان نامدار اهل سنت پذیرفته و در کتاب هایشان متذکر شده اند که: مهدی موعود فرزند امام حسن عسکری(ع) است و در سامراء در سال 255 هجری متولد شده است و در پس پرده غیبت زندگی می کند و روزی به امر خداوند ظهور خواهد کرد.

پذیرش طول عمر حضرت مهدی(عج) نیز هیچ گونه استبعادی ندارد. زیرا آن حضرت با دانش خدادادی و با استفاده از روش‏های طبیعی و علمی می‏تواند برای مدتی بسیار طولانی و بدون اینکه آثار فرسودگی و پیری در او پدیدار گردد، در این دنیا زندگی کند. علاوه بر اینکه استبعادی ندارد که در عالم انسانی خداوند حجت خود را به عنوان ذخیره و پشتوانه اجرای عدالت و نفی و طرد ظلم و ظالمان، به صورت استثناء و فراتر از عوامل طبیعی و ظاهری قرار دهد.

[1] چون برهان و دلیل عقلی نمی تواند معرف فرد باشد و معنای این جمله که : "جزیی نه کاسب است نه مکتسب" همین است.

 

حال اگر ادله تاریخی و روائی دال بر ولادت و حیات حضرت مهدی(ع) به مقدمه ی اول ضمیمه گردد، اثبات می شود که در این زمان تنها آن حضرت(عج) واسطه فیض الهی است و زنده هم می باشد[2].

 بررسی دو رکن استدلال:

 1)- برهان عقلی بر ضرورت وجود امام در همه زمان ها:

 الف: برهان لطف: نبوت و امامت یک فیض معنوی از جانب خداوند است که بر اساس قاعده لطف باید همیشه وجود داشته باشد. قاعده لطف اقتضا می کند که در میان جامعه ی اسلامی باید امامی باشد که محور حق بوده و جامعه را از خطای مطلق باز دارد.

 این جمله امام صادق(ع) که "مانا خداوند عزوجل جلیل تر و عظیم تر از آن است که زمین را بدون امام رها کند"[3]، ممکن است اشاره به همین برهان باشد.

 الطاف وجود امام غائب را می توان در موارد ذیل برشمرد:

 1.حراست از دین خداوند در سطح کلی.[4]

 2. تربیت نفوس مستعد.

 3. بقای مذهب.

 4. وجود الگویی زنده که می تواند مقتدای مردم قرار گیرد.

 ب: برهان علت غائی: در علم کلام ثابت می شود که خداوند از افعال خود هدف و غرضی دارد و چون خداوند کمال مطلق است و نقص در او راه ندارد غایت افعال الهی به مخلوقات برمی گردد و غایت وجود انسان، انسان کامل است یعنی انسان مانند درختی است که میوه ی آن وجود انسان کامل است.

 ج: برهان امکان اشرف:

 در فلسفه قاعده ای مطرح می شود به نام قاعده امکان اشرف و معنای آن اینست که ممکن اشرف باید در مراتب وجود اقدم از ممکن اخس باشد...[5]

 در عالم وجود انسان اشرف مخلوقات است و محال است که وجود، حیات، علم، قدرت و جمال و... به افراد انسان برسد قبل از آنکه این کمالات به انسان کاملی که حجت روی کره ی زمین است، رسیده باشد.

 د: برهان مظهر جامع: هویت مطلقه ی خداوند در مقام ظهور، احکام وحدت بر او غلبه دارد و در وحدت ذاتی مجالی برای اسمای تفصیلی نیست و از طرف دیگر در مظاهر تفصیلی که در عالم خارج ظاهر می شوند، احکام کثرت ، غالب بر وحدت است . اینجاست که فرمان الهی مقتضی صورتی اعتدالی است که در آن وحدت ذاتی و یا کثرت امکانی بر یکدیگر غلبه نداشته باشد تا بتواند مظهری برای حق از جهت اسمای تفصیلیه و وحدت حقیقیه باشد و آن صورت اعتدال همان انسان کامل است.[6]

 ما در اینجا به همین مقدار بسنده می کنیم و خواننده را به مطالعه ی کتب مفصل ارجاع می دهیم.[7]

منبع:

[2] نک: نهج الولایة ، آیت الله حسن زاده ی آملی، صص8و 7.

[3] بصائر الدرجات ص 485، باب 10، ح3.

[4] کشف القناع، شریف العلماء، ص148.

[5] نهایة الحکمة، صص319و 320.

[6] نک: تمهید القواعد ص 172، تحریر تمهید القواعد، آیت الله جوادی، صص 548- 555.

[7] مطالعه ی کتاب موعود شناسی، علی اصغر رضوانی، صص267-283سودمند است.

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
در مورد تاریخ تولّد امام مهدی (عج) چهار قول وجود دارد:

امام زمان (عج) امام دوازدهم شیعیان فرزند امام حسن عسگری ـ علیه السّلام ـ می باشد، که اکنون در غیبت کبری به سر می برد؛ ذیلاً به برخی از فضائل و کرامات آن بزرگوار اشاره می شود: 

الف: فضایل:
1. آن حضرت دارای بهترین و شریف ترین نسبهاست از طرف مادر به وصی حضرت عیسی شمعون و از طرف پدر به پیامبر خاتم ـ صلّی الله علیه و آله ـ منسوب می باشند.
2. از فضایل دیگر آن حضرت اینکه: آن حضرت را در روز ولادتش به سرا پرده عرش بردند و از جانب خداوند به او خطاب شد: مرحبا به تو ای بنده من! برای نصرت دین واظهار امر من و هدایت بندگان من خواهی بود و من قسم خوردم بخاطر تو بیامرزم بندگان گناهکار را و به خاطر تو گناهکاران را عذاب کنم (معیار رحمت و خشم خدائی).[1]
3. امام زمان (عج) بنا به تصریح 48 حدیث همنام و هم کنیة پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بوده و همچنین شبیه ترین مردم به آن حضرت می باشند و برکات زمین و آسمان در عصر آن حضرت فراوان می شود.[2]
4. آیات متعددی از قرآن کریم در رابطه با آن حضرت نازل شده[3] از جمله آیات 55 سورة نور که می فرماید: و خدا به کسانی که از شما ایمان آورد و نیکوکار گردد وعده فرمود که «در ظهور امام زمان (عج)» در زمین خلافت دهد چنانکه امم صالح پیامبران گذشته جانشین پیشینیان خود شدند و دین پسندیدة آنان را بر همة ادیان تمکین عطا کند و به همه مؤمنان پس از خوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل دهد که مرا به یگانگی بی‏هیچ شائبه شرک و ریا پرستش کنند و بعد از آن هر که کافر شود به حقیقت همان فاسقان تبهکارند.[4] و همچنین آیه 5 سوره قصص که می فرماید: ما اراده کردیم که بر آن طایفه ضعیف ذلیل در آن سرزمین منت گذارده و آنها را پیشوایان خلق قرار دهیم و وارث ملک فرعونیان گردانیم.[5]


ب: کرامات:
1. نقل است که حکیمه خاتون (عمه امام حسن عسگری) گفت: وقت ولادت امام زمان (عج) سوره توحید، قدر و آیة الکرسی را بر نرجس خاتون قرائت می کردم. نوزاد هنوز به دنیا نیامده بود و در شکم مادرش بود که شنیدم بعد از خواندن من سوره های مذکور را قرائت نمود و بعد از تولد رو به قبله و در حال سجده پدرش او را برداشت و گفت: باذن خدا بخوان قرآن را و نوزاد آیات 5 و 6 سوره قصص را قرائت نمود و صلوات بر محمد و علی و فاطمه و تک تک ائمه فرستاد در بازوی راستش نوشته شده بود:[6] «جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقاً»[7] یعنی حق آمد و باطل رفت به درستی که باطل از بین رفتنی است.
2. نصیر، خادم امام حسن عسگری(ع) نقل می کند: روزی خدمت امام ـ علیه السّلام ـ وارد شدم و حضرت حجت در گهواره بود و شنیدم که می گفت: من آخرین وصی پیامبر هستم و توسط من خداوند بلاء را از خاندان من و شیعیان من دفع می کند.[8]
3. از محمد بن ابراهیم بن مهزیار نقل است که گفت: بعد از رحلت امام حسن عسگری ـ علیه السّلام ـ در شناخت امام بعدی به شک افتادم و نزد پدرم اموال (وجوهات) فراوانی بود و پدرم آنها را برداشته راهی عراق شد و من هم همراهش بودم که در بین راه پدرم از دنیا رفت و مرا سفارش کرد که اموال را به صاحبش برسانم. من با خود گفتم می روم بغداد و کسی را خبر نمی کنم اگر امام بحق را شناختم اموال را تحویل می دهم و اگر نشناختم خودم اموال را صرف خوشگذرانی می کنم و با این نیت وارد بغداد شدم و خانه ای کرایه کردم بعد از چند روز ناگاه فرستاده ای دیدم که با خود نامه ای همراه خود آورد و تحویلم داد آن را باز کرده خواندم نوشته بود: ای محمد همراه تو این مقدار از اموال ما وجود دارد و آدرس دقیق آنها را نوشته بود و حتی از قصد و نظر من هم خبر داده بود آنچه را هم نمی دانستم برای من نوشته بود. پس از آن اموال را تسلیم نموده و با حال اندوه و غم چند روزی را در بغداد سپری کردم تا اینکه فرستاده ای آمد و نامه ای به من داد که در آن نوشته بود: ما تو را جانشین پدرت نمودیم و تو را وکیل در اموال خود نمودیم سپس من هم حمد خدا را گفتم و به ولایت خود برگشتم.[9]
4. مردی از اهالی عراق اموال فراوانی خدمت امام زمان (عج) برد حضرت قسمتی از آن را برگرداند و فرمود: حق اقوام خود را از آن جدا کرده و پرداخت کن و من هم از بدهی خود نسبت به پسر عموهایم چیزی به کسی نگفته بودم وقتی که مال را مشاهده کردم دیدم همان مقدار است که از اموال پسر عموهایم همراه من بود.[10]
5. از ابوعلی بغدادی نقل است که گفت: من در بخارا بودم شخصی بنام «جاوشیر» ده قطعه طلا به من داد تا آنها را خدمت حسین بن روح نائب امام در بغداد برسانم در بین راه یکی از طلاها گم شد و من متوجه نشدم ولی بعد از ورود به بغداد وقتی که خواستم طلاها را آماده کنم تا به خدمت نائب امام بدهم متوجه شدم که یکی از طلاها گم شده است از پول خودم شبیه آن قطعه را خریدم و به ضمیمه طلاهای دیگر خدمت حسین بن روح بردم و همه را تحویل دادم ولی وی همان سکه ای را که خودم خریده بودم به من برگرداند و گفت: سکه ای که گم کرده بودی به دست ما رسید.[11]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. منتخب الاثر، آیت الله صافی گلپایگانی.
2. سیره پیشوایان، مهدی پیشوائی.
3. منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج2.

[1] . میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، قم، جمکران، 1375، ص 143،
[2] . صافی گلپایگانی، لطف الله، امامت و مهدویت، قم، انتشارات حضرت معصومه، 1377ش، ج 3 ، ص 66.
[3] . نعمانی، کتاب الغیبة، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران، مکتبه صدوق، ص240.
[4] . نور / 55.
[5] . قصص / 5.
[6] . عاملی، علی بن یونس، الصراط المستقیم، تحقیق محمد باقر بهبودی، مکتبة حیدری، ج2، ص 209.
[7] . اسراء / 81.
[8] . عاملی، همان، ص210.
[9] . کلینی، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، انتشارات مجد، ج2، ص459.
[10] . همان، ص457.
[11] . شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، قم انتشارات هجرت، 1373ش، ج2، ص798.

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
چگونه می‌توان به انتظار عالمانه دست یافت؟

یکی از عناصر مهم در انتظار عالمانه و دستیابی به بصیرت مهدوی، درک احساس انتظار است. با اندیشیدن می‌توان احساس انتظار را درک کرد. ما باید تلاش کنیم تا احساس انتظار را در وجود خود ادراک کنیم و درک خود را از این احساس افزایش دهیم. برای درک بهتر مفهوم انتظار می‌توان عناصر تشکیل دهنده‌ی آن را شناخت و با این روش تعریف دقیق‌تری از آن به دست آورد. هر منتظری می‌تواند با تامل در انتظار خود، دریابد چه عواملی مایه‌ی شکل‌گیری حالت انتظار در او شده است و یا انتظار او مرکب از چه حالات و ویژگی‌هایی که هرکجا در کنار هم جمع شوند، احساس انتظار را در انسان پدید می‌آورند. انتظار آن موعودی که عالمی را متحول خواهد کرد اگر در قلب کسی حلول کند قطعاً او را منقلب کرده و قدرت بی‌نظیر انتظار را در او به نمایش خواهد گذاشت.

به هرحال، نباید از کنار مفهوم انتظار و مصداق مهم آن یعنی انتظار موعود به سادگی عبور کرد. نمی‌توان نسبت به عدم وجود احساس انتظار در درون خویش و در میان افراد جامعه بی‌اعتنا بود. زیرا فقدان انتظار موعود موجب رکود و رخوت جان‌هاست. حتی دور دیدن فرج در کلام معصوم(ع) باعث قساوت قلب شمرده شده است.(ص97-99)

منبع: پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (1391) تهران: بیان معنوی

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
بازی این روزهای بچه های غزه

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
ضرورت شناخت امام (عج) از نظر اعتقاد در چیست؟

 

شناخت امام راه معرفت خدا

 نخستین و مهم‌ترین وظیفه انسان، شناخت پروردگار و آفریننده خویش است و تا شناخت او حاصل نشود، راهِ درست بندگی و اطاعت از او به روی انسان باز نخواهد شد.[1] به همین جهت در قرآن و روایات، مطالب فراوانی درباره لزوم «معرفت خدا» مطرح شده است.

 بعضی از آیات قرآن، به توصیف خدا و صفات گوناگون او پرداخته است و امامان معصوم نیز در روایات و دعاها و خطبه‌ها، به شکل گسترده از خدا و اوصاف او سخن گفته‌اند.[2]

 از نظرگاه روایات راه معرفت خدا و اوصاف او، شناخت اولیای خدا و امامان معصوم«علیه السلام» است؛ چون اینان مظهر اسماء و صفات الهی و آینه جمال و جلال پروردگارند. معصومین انسان‌های کاملی‌اند. که خداوند آنان را خلیفه و نمایندة خود در زمین قرار داده و اراده کرده است که با آنان شناخته شود و از مسیر اطاعت آنها، اطاعت شود و ثواب و عقاب را نیز بر مدار اعتقاد و اطاعت آنان قرار داده است.

 وقتی از امام حسین«علیه السلام» درباره معرفت خدا و چگونگی آن سؤال شد؛ حضرت فرمود:«مَعْرفَةُ اَهْلِ کُلِّ زَمانٍ اِمامِهُمُ الَّذی یَجِبُ عَلَیْهِمْ طاعَتُهُ»؛[3] «مراد از شناخت خدا، شناخت اهل هر زمانی نسبت به امام خویشتن است، آن امامی که اطاعت او بر آنان واجب است».

 به عبارت روشن‌تر شناخت امام، طریق معرفت خدا است و انسان با شناخت امام و توجه به گفتار و دستورات او، می‌تواند در جاده صحیح زندگی گام بردارد و به سعادتی که خداوند برای او رقم زده، برسد. معرفت خدا بدون شناختِ کسی که از جانب او سمت راهنمایی و راهبری بندگان را دارد، امکان پذیر نیست.

 شیخ صدوق(رحمة الله) در تبیین حدیث یاد شده می‌گوید: مراد این است که مردم هر زمان بدانند، خداوند کسی است که آنها را در هر زمان از امام معصوم خالی نگذاشته است. پس کسی که عبادت کند خدایی را که برای آنان حجت قرار نداده، پس غیر خدا را عبادت کرده است.[4]

 1 – 2. شناخت امام، شراط اسلام واقعی

 شیعه و سنّی به اتفاق از پیامبر اسلام نقل کرده‌اند:

 «... وَ اَنَّ مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ میتةً جاهِلیَّةً» [5] «و هر آینه هر کس بمیرد و حال آنکه امام زمان خود را نشناخته باشد، به مگر جاهلیت مرده است.»

 بر این اساس شناخت امام شرط اسلام است و اگر کسی بی‌شناخت امام بمیرد، گویا از اسلام بی‌بهره بوده است؛ هر چند مناسک و اعمال اسلامی را انجام داده باشد. «امامت» شاهراه بندگی خدا است و آن که در این صراط مستقیم قرار گرفته، کارها و اعمالش در مسیر درست، منطقی و عاقبت به خیری واقع شده است؛ و گرنه آن اعمال ره به جایی نبرده و کمالی برای او نخواهد آورد. امامت ستون اصلی خیمه اسلام است که اعمال اسلامی وابسته به آن است.

 1 – 3. شرط قبولی اعمال، پذیرش ولایت

 مسأله «ولایت امامان» چنان جایگاهی دارد که در روایات گوناگون، پذیرش همه اعمال منوط به آن شده است: امام صادق«علیه السلام» پیشوای ششم شیعیان در این باره می‌فرماید:

 «لایقبلُ اللهُ مِنَ العِبادِ عَمَلاً اِلّا بِمَعْرِفَتنا»؛[6] «خداوند از بندگان عملی را نمی‌پذیرد، مگر به معرفت و شناخت ما».

 براساس این روایات همه اعمال انسان، در ظرف معرفت و آگاهی او نسبت به امام زمان، ارزش می‌یابد.

 1 – 4. بایستگی شناخت ولی نعمت

 «امام» واسطه فیض الهی است و آنچه از نعمت‌ها به عالم وجود می‌رسد، به واسطه وجود او است و در این میان انسان‌ها نیز به واسطه وجود او، از انواع نعمت‌های الهی بهره‌مند می‌شوند. امام هم در«تشریع» واسطه است و هم در جنبه تکوین:

 «بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء»[7] « به برکت او به خلق روزی می‌رسد و به واسطه وجود او زمین و آسمان پا برجاست».

 در فرمایش از امام هادی«علیه السلام» است که وقتی می‌خواهید امامی را زیارت کنید اینگونه بگویید:

 «...بکم فتحَ اللهُ وَ بِکُم یَخْتِمُ وَ بِکُم یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّماء أنْ تَقَعَ عَلی الارضِ اِلّا بِِاِذْنِهِ»؛[8]

 «به واسطه شما خدا آغاز کرد و به شما پایان می‌دهد و به وسیله شما باران را فرو می‌فرستد و به واسطه شما نگه می‌دارد آسمان را که بر زمین نیفتد، جز به اذن او».

 پیامبر«صلی‌ الله علیه و‌آله» می‌فرماید:«یا عَلیُ ! لَولا نحنُ ما خَلََقَ اللهُ آدمَ وَ لا حَواءَ وَ لاالجَنةَ وَ لاالنّارَ وَ لا السّماءَ وَ لا الارضَ»؛[9] « ای علی! اگر ما نبودیم، خدا نه آدم و نه حوّا را می‌آفرید و نه بهشت و نه جهنم را و نه آسمان و نه زمین را». آیا این خلاف ادب نیست که ما دربارة بسیاری از امور ـ که تأثیر چندانی در زندگی ما ندارد ـ آگاهی و اطلاع داشته باشیم؛ ولی از ولی نعمت خود بی خبر باشیم؟!

1 – 5. امامت، سفارش پیامبر اکرم«صلی‌ الله علیه و‌آله»

 در روایتی از شیعه و سنی آمده است که رسول گرامی اسلام«صلی‌ الله علیه و‌آله» فرمودند:«اِنّی تارِکُ فیکُمُ الثَقَلَینِ کِتابَ اللهِ وَ عِتْرَتی اَهْلَ بَیتی ما اِنْ تَمَسَکْتُمْ  بِهِما لَنْ تَضلوا بَعدی اَبَداً...»[10]

 برابر این فرمایش مسلمین مأمور شده‌اند همانگونه که به قرآن متمسک می‌شوند، به خاندان پیامبر«صلی‌ الله علیه و‌آله» و ائمه هدی علیهم‌السّلام نیز تمسک جویند تا در مسیر هدایت قرار گیرند. و این ضامن سعادت ابدی آنان است. روشن است که تمسّک به قرآن، بدون فهمیدن محتوای آن معنا ندارد و نیز تمسک به امامان معصوم«علیه السلام» بدون معرفت و آگاهی به جایگاه رفیع و ویژگی‌‌های منحصر به فرد آنان ـ که الگوی بشریت‌اند ـ ممکن نیست. بنابراین از این جهت نیز معرفت و آگاهی به امام زمان (عج) لازم است.

 کوتاه سخن اینکه شناخت امام و حجت الهی. چنان مهم است که در روایات فراوان بر‌ آن تأکید و به مسلمین سفارش شده است در این مسیر از خدای بزرگ استمداد کنند و پیوسته از او بخواهند که راه معرفت حجت‌های الهی بر آنان گشوده شود. از امام صادق«علیه السلام» نقل است که بهترین دعا برای دوران غیبت آخرین حجت الهی چنین است:

 «اللهم عَرِّفْنی نَفْسَک فَاِنَّکَ اِنْ لَم تُعَرِّفنی نفسَک لَمْ اَعْرِف نَبِیّک. اللهم عَرِّفنی رسولک فَانّکَ ان لم تُعَرفِّنی رسولک لَمْ اَعرف حُجَّتک اللهم عَرَّفنی حجتک فَاِنَّکَ ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی».[11]

 

[1]. ر.ک: شیخ کلینی، کافی، ج8، ص 247، ح 347.

 [2]. برای بررسی اوصاف الهی در قرآن ر.ک : فهرست موضوعی«تفسیر نمونه»  برای نگاه به روایات ر.ک: «میزان الحکمه» ذیل کلمه «الله».

 [3]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 1، ص 9، ح 1.

 [4]. همان.

 [5]. شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 409، ح 9، و قریب به این مضمون. ر.ک: صحیح بخاری، ج5، ص 13؛ صحیح مسلم، ج6، ص 21 و 22 ؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج9، ص 155؛ مسند ابی داود، ص 259؛ حلیة الاولیاء ج 3، ص244؛ مستدرک حاکم، ج1، ص77؛ ینابیع المودة،‌ص117.

 [6]. کافی، ج1، باب نوادر، ص143، ح 4.

 [7].  مفاتیح الجنان، دعای عدیله.

 [8]. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 615، ح 3213.

 [9]. علل الشرایع، ج 1، ص 5، ح 1؛ کمال‌الدین و تمام النعمة،  ج 1، ص 254، ح 4.

 [10]. ر.ک: کمال‌الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 279؛ عیون اخبار الرضا «علیه‌السلام»، ج 2، ص62، امالی طوسی، ص 161 و....

 [11]. کافی، ج 1، ص 337، ح 5.

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
ضرورت شناخت امام (عج) از نظر اعتقاد در چیست؟

 

شناخت امام راه معرفت خدا

 نخستین و مهم‌ترین وظیفه انسان، شناخت پروردگار و آفریننده خویش است و تا شناخت او حاصل نشود، راهِ درست بندگی و اطاعت از او به روی انسان باز نخواهد شد.[1] به همین جهت در قرآن و روایات، مطالب فراوانی درباره لزوم «معرفت خدا» مطرح شده است.

 بعضی از آیات قرآن، به توصیف خدا و صفات گوناگون او پرداخته است و امامان معصوم نیز در روایات و دعاها و خطبه‌ها، به شکل گسترده از خدا و اوصاف او سخن گفته‌اند.[2]

 از نظرگاه روایات راه معرفت خدا و اوصاف او، شناخت اولیای خدا و امامان معصوم«علیه السلام» است؛ چون اینان مظهر اسماء و صفات الهی و آینه جمال و جلال پروردگارند. معصومین انسان‌های کاملی‌اند. که خداوند آنان را خلیفه و نمایندة خود در زمین قرار داده و اراده کرده است که با آنان شناخته شود و از مسیر اطاعت آنها، اطاعت شود و ثواب و عقاب را نیز بر مدار اعتقاد و اطاعت آنان قرار داده است.

 وقتی از امام حسین«علیه السلام» درباره معرفت خدا و چگونگی آن سؤال شد؛ حضرت فرمود:«مَعْرفَةُ اَهْلِ کُلِّ زَمانٍ اِمامِهُمُ الَّذی یَجِبُ عَلَیْهِمْ طاعَتُهُ»؛[3] «مراد از شناخت خدا، شناخت اهل هر زمانی نسبت به امام خویشتن است، آن امامی که اطاعت او بر آنان واجب است».

 به عبارت روشن‌تر شناخت امام، طریق معرفت خدا است و انسان با شناخت امام و توجه به گفتار و دستورات او، می‌تواند در جاده صحیح زندگی گام بردارد و به سعادتی که خداوند برای او رقم زده، برسد. معرفت خدا بدون شناختِ کسی که از جانب او سمت راهنمایی و راهبری بندگان را دارد، امکان پذیر نیست.

 شیخ صدوق(رحمة الله) در تبیین حدیث یاد شده می‌گوید: مراد این است که مردم هر زمان بدانند، خداوند کسی است که آنها را در هر زمان از امام معصوم خالی نگذاشته است. پس کسی که عبادت کند خدایی را که برای آنان حجت قرار نداده، پس غیر خدا را عبادت کرده است.[4]

 1 – 2. شناخت امام، شراط اسلام واقعی

 شیعه و سنّی به اتفاق از پیامبر اسلام نقل کرده‌اند:

 «... وَ اَنَّ مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ میتةً جاهِلیَّةً» [5] «و هر آینه هر کس بمیرد و حال آنکه امام زمان خود را نشناخته باشد، به مگر جاهلیت مرده است.»

 بر این اساس شناخت امام شرط اسلام است و اگر کسی بی‌شناخت امام بمیرد، گویا از اسلام بی‌بهره بوده است؛ هر چند مناسک و اعمال اسلامی را انجام داده باشد. «امامت» شاهراه بندگی خدا است و آن که در این صراط مستقیم قرار گرفته، کارها و اعمالش در مسیر درست، منطقی و عاقبت به خیری واقع شده است؛ و گرنه آن اعمال ره به جایی نبرده و کمالی برای او نخواهد آورد. امامت ستون اصلی خیمه اسلام است که اعمال اسلامی وابسته به آن است.

 1 – 3. شرط قبولی اعمال، پذیرش ولایت

 مسأله «ولایت امامان» چنان جایگاهی دارد که در روایات گوناگون، پذیرش همه اعمال منوط به آن شده است: امام صادق«علیه السلام» پیشوای ششم شیعیان در این باره می‌فرماید:

 «لایقبلُ اللهُ مِنَ العِبادِ عَمَلاً اِلّا بِمَعْرِفَتنا»؛[6] «خداوند از بندگان عملی را نمی‌پذیرد، مگر به معرفت و شناخت ما».

 براساس این روایات همه اعمال انسان، در ظرف معرفت و آگاهی او نسبت به امام زمان، ارزش می‌یابد.

 1 – 4. بایستگی شناخت ولی نعمت

 «امام» واسطه فیض الهی است و آنچه از نعمت‌ها به عالم وجود می‌رسد، به واسطه وجود او است و در این میان انسان‌ها نیز به واسطه وجود او، از انواع نعمت‌های الهی بهره‌مند می‌شوند. امام هم در«تشریع» واسطه است و هم در جنبه تکوین:

 «بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء»[7] « به برکت او به خلق روزی می‌رسد و به واسطه وجود او زمین و آسمان پا برجاست».

 در فرمایش از امام هادی«علیه السلام» است که وقتی می‌خواهید امامی را زیارت کنید اینگونه بگویید:

 «...بکم فتحَ اللهُ وَ بِکُم یَخْتِمُ وَ بِکُم یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّماء أنْ تَقَعَ عَلی الارضِ اِلّا بِِاِذْنِهِ»؛[8]

 «به واسطه شما خدا آغاز کرد و به شما پایان می‌دهد و به وسیله شما باران را فرو می‌فرستد و به واسطه شما نگه می‌دارد آسمان را که بر زمین نیفتد، جز به اذن او».

 پیامبر«صلی‌ الله علیه و‌آله» می‌فرماید:«یا عَلیُ ! لَولا نحنُ ما خَلََقَ اللهُ آدمَ وَ لا حَواءَ وَ لاالجَنةَ وَ لاالنّارَ وَ لا السّماءَ وَ لا الارضَ»؛[9] « ای علی! اگر ما نبودیم، خدا نه آدم و نه حوّا را می‌آفرید و نه بهشت و نه جهنم را و نه آسمان و نه زمین را». آیا این خلاف ادب نیست که ما دربارة بسیاری از امور ـ که تأثیر چندانی در زندگی ما ندارد ـ آگاهی و اطلاع داشته باشیم؛ ولی از ولی نعمت خود بی خبر باشیم؟!

1 – 5. امامت، سفارش پیامبر اکرم«صلی‌ الله علیه و‌آله»

 در روایتی از شیعه و سنی آمده است که رسول گرامی اسلام«صلی‌ الله علیه و‌آله» فرمودند:«اِنّی تارِکُ فیکُمُ الثَقَلَینِ کِتابَ اللهِ وَ عِتْرَتی اَهْلَ بَیتی ما اِنْ تَمَسَکْتُمْ  بِهِما لَنْ تَضلوا بَعدی اَبَداً...»[10]

 برابر این فرمایش مسلمین مأمور شده‌اند همانگونه که به قرآن متمسک می‌شوند، به خاندان پیامبر«صلی‌ الله علیه و‌آله» و ائمه هدی علیهم‌السّلام نیز تمسک جویند تا در مسیر هدایت قرار گیرند. و این ضامن سعادت ابدی آنان است. روشن است که تمسّک به قرآن، بدون فهمیدن محتوای آن معنا ندارد و نیز تمسک به امامان معصوم«علیه السلام» بدون معرفت و آگاهی به جایگاه رفیع و ویژگی‌‌های منحصر به فرد آنان ـ که الگوی بشریت‌اند ـ ممکن نیست. بنابراین از این جهت نیز معرفت و آگاهی به امام زمان (عج) لازم است.

 کوتاه سخن اینکه شناخت امام و حجت الهی. چنان مهم است که در روایات فراوان بر‌ آن تأکید و به مسلمین سفارش شده است در این مسیر از خدای بزرگ استمداد کنند و پیوسته از او بخواهند که راه معرفت حجت‌های الهی بر آنان گشوده شود. از امام صادق«علیه السلام» نقل است که بهترین دعا برای دوران غیبت آخرین حجت الهی چنین است:

 «اللهم عَرِّفْنی نَفْسَک فَاِنَّکَ اِنْ لَم تُعَرِّفنی نفسَک لَمْ اَعْرِف نَبِیّک. اللهم عَرِّفنی رسولک فَانّکَ ان لم تُعَرفِّنی رسولک لَمْ اَعرف حُجَّتک اللهم عَرَّفنی حجتک فَاِنَّکَ ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی».[11]

 

[1]. ر.ک: شیخ کلینی، کافی، ج8، ص 247، ح 347.

 [2]. برای بررسی اوصاف الهی در قرآن ر.ک : فهرست موضوعی«تفسیر نمونه»  برای نگاه به روایات ر.ک: «میزان الحکمه» ذیل کلمه «الله».

 [3]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 1، ص 9، ح 1.

 [4]. همان.

 [5]. شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 409، ح 9، و قریب به این مضمون. ر.ک: صحیح بخاری، ج5، ص 13؛ صحیح مسلم، ج6، ص 21 و 22 ؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج9، ص 155؛ مسند ابی داود، ص 259؛ حلیة الاولیاء ج 3، ص244؛ مستدرک حاکم، ج1، ص77؛ ینابیع المودة،‌ص117.

 [6]. کافی، ج1، باب نوادر، ص143، ح 4.

 [7].  مفاتیح الجنان، دعای عدیله.

 [8]. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 615، ح 3213.

 [9]. علل الشرایع، ج 1، ص 5، ح 1؛ کمال‌الدین و تمام النعمة،  ج 1، ص 254، ح 4.

 [10]. ر.ک: کمال‌الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 279؛ عیون اخبار الرضا «علیه‌السلام»، ج 2، ص62، امالی طوسی، ص 161 و....

 [11]. کافی، ج 1، ص 337، ح 5.

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
چرا امام زمان را اباصالح می نامند ؟

 

چرا امام زمان (عج) را ابا صالح می نامند

اباصالح  
 
در منابع و مصادر روایی, چنین کنیه ای برای امام زمان ذکر نشده است   گویا آن را خود مردم, ابداع کرده و در گرفتاری ها و مشکلات خود با آن امام زمان را به کمک طلبیده اند. در بعضی از کتاب ها, اباصالح, به عنوان یکی از کنیه های حضرت مهدی)عج( ذکر شده است   شاید به خاطر این روایت باشد که امام صادق ع  فرمود :  هرگاه همراه خود را در سفر گم کردی, بانگ برآور :  ای اباصالح  یا  ای صالح    خداوند رحمتش را بر تو فرود آورد   راه را به ما نشان ده  من لا یحضره الفقیه, ج ٣, ص ٨٩٢   محاسن برقی, ج ٢, ص ٠١١.. باید به این حقیقت توجه کرد که در جهان هستی, همه عوامل دست اندر کار, در خدمت حضرت مهدی)عج( هستند و اگر انسان گرفتار - به خصوص در بیابان - از او یاری بطلبد   به یقین خود آن حضرت یا کسانی که در خدمت او هستند, به کمکش شتافته و دستگیری اش خواهند کرد. البته بر اساس بعضی از روایات, موکّل بیابان ها  صالح  نام دارد که می تواند طبق دستور امام زمان عمل کند ر.ک : وسائل الشیعه, ج ٨, ۵٢٣   بحار الانوار, ج ٣٧, ص ٣۵٢..
 
 
در بعضی از نوشته ها دو وجه درباره  اباصالح  ذکر شده است :
 
١. در آیه ٢٧ سوره انبیا )و کُلّاً جَعَلنا صالحین(, عنوان صالح به  نبی  اطلاق شده و کنیه  اباصالح  یعنی, پدر نبی و این بیانگر مقام والای حضرت مهدی)عج( است و چون آن حضرت از هر پیغمبری, خصوصیتی دارد و ویژگی های انبیا در او جمع است   لذا او را پدر انبیا می گویند.
 
٢. در آیه الحقنا بالصالحین  , مراد از صالح حضرت یوسف است. کنیه اباصالح یعنی  پدر یوسف  و این نشانگر زیبایی و نیکی فوق العاده امام مهدی است, یعنی, پدر زیبایی ها سؤال از امام مهدی)عج( در روایات, ص ٧۴ و ٨۴..
 
علامه مجلسی)ره( پس از بیان داستان نجات یافتن شخصی به نام شیخ قاسم - که با عبارت  یا اباصالح  به ساحت امام زمان متوسل شده و نجات یافته بود - می نویسد :  از علما و مؤمنان, کسانی را که با ما رفاقت و مصاحبت دارند, ایمان و تأکید دارند که نجات دادن درماندگان و گمشدگان در دشت و صحرا و نیز تحقّق این گونه معجزات و کرامات در عالم امکان در عصر حاضر, جز از خلیفة اللَّه, امام زمان)عج(, از شخص دیگری ساخته نیست   چرا که یکی از مقامات معنوی امام عصر)عج(, علم و آگاهی به احوال مردم و نجات دادن گرفتاران و گمشدگان است...
 
مسئله دیگر این است که از قدیم الایّام در میان عرب ها کنیه مبارک  اباصالح , از کنیه های معروف ومشهور امام زمان بوده است. به همین دلیل, شاعران و خطیبان عرب, در میان سروده ها, اشعار و روضه های خود, آن حضرت را با این عنوان, یاد کرده و به کمک و یاری می طلبند. گمان می رود که ایشان, این اعتقاد را از حدیث  اربعمائه  )اصول چهارصدگانه( امیرمؤمنان ع  به دست آورده باشد بحار الانوار, ج ٣۵, ص ٠٠٣..
 

 

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
امام زمان (عج الله) در خطبه غدیر

امام زمان علیه السلام در خطابه غدیر

در آن صحرا، جحفه، و بر کنار آن غدیر، خم، و در حضور آن جمع، پیامبر (صلی الله علیه و آله) در ادامه کلام الهی خویش، دامنه سخن را به مسائل مربوط به امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) کشانیده، زبان به توصیف آن امام همام گشودند، و گوشه هایی از شخصیت همه جانبه آن بزرگوار را به مردم نمایاندند. حساسیت این قسمت از سخن را، از آنجا می توان دریافت که حضرتش هیجده بار مردم را با تکرار یک لغت هشدار دهنده، به دقت در کلام خود فرا می خوانند. حضرتش در این بخش به دفعات، کلمه الا به معنی هان! آگاه باشید را به کار می برند، تا همگان دریابند که موضوع از اعتبار، ارزش، حساسیت و اهمیت ویژه برخوردار است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) در آغاز این بخش، بار دیگر - برای چندین مرتبه در طول سخنرانی - روند پیوسته نبوت و امامت را مطرح نموده و یاد آور می شوند که سررشته این نظم، در دست علی (علیه السلام) است و پایان بخش این روند، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه می باشند، بدین صورت که: معاشر الناس انی نبی و علی وصیی. الا و ان خاتم الائمه منا القائم المهدی [صلوات الله علیه] [1]  پس آن گاه با بر شماری 21 ویژگی اساسی و مهم از مختصات عمده آن امام، به گونه ای گوشه هایی از حرکت و کار و تلاش و برنامه ها و دستاوردهای نظام الهی حضرتش را ترسیم می نمایند، به طوری که با اندک دقت و ریزبینی در این مختصات، می توان ابعادی مختلف از مسائل مربوط به آن حضرت را دریافت. پیامبر فرمودند: الا انه الظاهر علی الدین. الا انه المنتقم من الظالمین. الا انه فاتح الحصون و هادمها. الا انه قاتل کل قبیله من اهل الشرک. الا انه مدرک کل ثار لاولیاء الله عز و جل. الا انه ناصر دین الله عز و جل. الا انه الغراف من بحر عمیق. الا انه یسم کل ذی فضل بفضله و کل ذی جهل بجهله. الا انه خیره الله و مختاره.

الا انه وارث کل علم و المحیط به. الا انه المخبر عن ربه عز و جل و المنبه بامر ایمانه. الا انه الرشید السدید. الا انه المفوض الیه. الا انه قد بشر من سلف من بین یدیه. الا انه الباقی حجه و لا حجه بعده و لا حق الا معه و لا نور الا عنده. الا انه لا غالب له و لا منصور علیه. الا انه ولی الله فی ارضه و حکمه فی خلقه و امینه فی سره و علانیته.
 
ای مردم آگاه باشید! او بر قاطبه ادیان پیروز خواهد گردید. آگاه باشید! او از ستمکاران انتقام خواهد گرفت. آگاه باشید! او تمامی دژها را فتح نموده و ویران خواهد ساخت. آگاه باشید! او تمامی طوایف و قبائل شرک را درهم خواهد کوبیده و نابود خواهد ساخت. آگاه باشید! او انتقام خون دوستان خدا را باز خواهد ستاند. آگاه باشید! او یار و یاور دین خدای بزرگ است. آگاه باشید! او کشتیبانی کار آزموده در دریائی عمیق است. آگاه باشید! او فاضلان را به فضلشان و جاهلان را به جهلشان می شناسد و می شناساند.

آگاه باشید! او برگزیده خدا و منتخب اوست. آگاه باشید! او وارث تمامی دانش هاست و به همه علوم تسلط و احاطه دارد. آگاه باشید! او از خدایش برای شما گزارش می نماید و شما را به چگونگی ایمان به خدا می آگاهاند. آگاه باشید! او راست کار و درست کردار و استوار و پا برجاست. آگاه باشید! که امور خلقت و خلایق - از سوی خدا - به او واگذار شده است. آگاه باشید! که تمامی پیام آوران گذشته به آمدن او نوید داده اند. آگاه باشید! که آن حضرت آخرین حجت الهی است و پس از او دیگر حجتی نخواهد آمد، حق - تماما - با او و نور نزد اوست. آگاه باشید! کسی را یارای چیرگی بر او نیست. آگاه باشید! او ولی خدا در زمین است و داور دادار در میان آفریده های اوست، و امین خدای متعال در پنهان و پیدای اوست. بار دیگر به دقت بر این توصیف ها بنگریم، و دریابیم که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) سالیانی دراز قبل از تولد، و قرنها پیش از ظهور آن حضرت با چه انگیزه ای چنین شخصیتی از ایشان به دست می دهد؟ و بدان گونه خطوط اصلی آن نظام الهی به رهبری حضرتش را ترسیم می نماید؟ 

آیا می توان هدفی جز دمیدن روح امید و انتظار، و آگاهانیدن نسلها و آماده سازی آنان برای تحمل دوران سخت غیبت، همراه با تلقی صحیح از آن پنهانی دشوار، و تلاش پیگیر در تحقق و بر پایی آن آینده نورانی در این کار سراغ داد؟ اگر این راستا را صحیح ندانیم، آیا پسندیده است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در شرایطی که تنها سه تن از امامان (امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین علیهم السلام) در دوران حیات ظاهری خویش بودند، سخن از نظام آینده جهان و حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه آن هم به این گستردگی و تفصیل در میان آورند؟ نظامی که در آن به فضل و جهل با یک دیده نگریسته نمی شود، و فاضلان و جاهلان در هم نمی آمیزند، تا کار تشخیص و تمییز دشوار گردد. 

بلکه حضرتش در پرتو بینش الهی خود، این دو طایفه را از هم جدا نموده، و به روشنی فاضل را به فضلش و جاهل را به جهلش، به همگان می نمایاند. قیام آن حضرت، در راستای یک حرکت مشخص و گویای تاریخی در طول ادوار مدنیت بشر تفسیر می شود، و او تحقق بخش نویدهای تمامی پیام آوران سلف معرفی می گردد که ماموریتش به ثمر و هدف رسانیدن تلاش های آنان خواهد بود. در یک نگاه، آن امام همام، مظهر علم و قدرت الهی معرفی می شود. این آگاهی، برای او دانش و بینشی فوق تصور به بار می آورد، و آن قدرت خدا دادی، وی را در موضعی می نشاند که هیچ گردن فرازی نتواند در راه پیاده شدن اهداف آن نظام الهی سنگ اندازی و مانع تراشی نماید. 

اگر این قیام الهی نباشد، خلقت عبث جلوه می نماید، و این اندیشه باطل بر صفحه ذهنها نقش می گیرد که آیا هدف از هستی، همین بود که مردمی بیایند و نسل به نسل بروند، و حاکمانی دست به دست در تاریخ حاکم شوند و خونریزی کنند و غارت نمایند و بساط جور و ستم بگسترانند و مظلومان را به زنجیر بکشند و... از این رو، در جهت پاسخ به این پندار نادرست، خدای عزیز حکیم، ولی مقتدر خویش را با توان و آگاهی الهی زمامدار جهان می نماید که او دژهای کفر و بی دینی را درهم کوبد، از ظالمان انتقام گیرد، با شرک در ستیزد آید، داد مظلومان را بستاند، و خون شهیدان را پاس نهد، دین را یاری کند، سکان کشتی طوفان زده بشریت را به دست با کفایت خویش گیرد و انسانها را به سر منزل مقصود رهنمون گردد. و چه زیباست که ما آن روزگاران را نظاره گر باشیم. 

با مطالعه سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این بخش از خطابه، علاوه بر شخصیت فردی آن حضرت، می توان با ابعاد الهی، سیاسی، عدالت اجتماعی، علمی و فرهنگی، تاریخی، هدایتی و... این نظام آشنا شد. و خدا را، که توفیق درک آن زمان و زمانه، ما را دست دهاد. به هر حال، پیامبر (صلی الله علیه و آله) کم کم دامن سخن خویش را در آن صحرای سوزان جمع می نماید. و در اواخر خطابه خویش، سخن از گستره حلال و حرام نموده و یاد آور می شوند که این مطلب، بسیار فراتر از آن است تا در یک نشست و در خلال یک خطابه بتوان تمامی آن را بازگو نمود. آن گاه چنین می فرمایند: 
فامرت ان اخذ البیعه منکم و الصفقه لکم بقبول ما جئت به عن الله عز و جل فی علی امیر المومنین و الائمه من بعده الذین هم منی، و منه ائمه قائمهم المهدی الی یوم القیامه الذی یقضی بالحق... من - از سوی پروردگار جهان - فرمان داده شده ام تا از شما بر قبول آنچه از جانب خدای عز و جل درباره امیر مومنان علی (علیه السلام) و ائمه پس از او آورده ام، که - در نسل و تبار - از من و اویند، عهد وفاداری و بیعت بستانم. امامانی که قائم آنان مهدی، تا بر پایی قیامت برقرار خواهد بود، و اوست که بر حق و عدل حکم خواهد کرد... و بدین سان پیامبر (صلی الله علیه و آله) در سومین جای از کلام خود، یاد امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) را زنده می دارد. و این سه موضع - همان طور که گذشت - علاوه بر یازده مرتبه ای بود که در طول سخن، حضرتش از واژه عمومی و کلی ائمه در زمینه معرفی پیشوایان پس از خود استفاده نمودند، و شان و جایگاه و مشخصه والای آنان را با عبارت الامامه فی ذریتی من ولده الی یوم القیمه بیان داشتند. پیشوایانی که آنان را در جایی دیگر از همین کلام، الطیبین من ولدی خواندند و آنان را ثقل اصغر دانستند، که بر کنار کتاب خدا ثقل اکبر نشسته اند. تا آنجا که ایشان در بیان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) امناء الله فی خلقه و حکامه فی ارضه تعبیر شدند، و در طی سخن به دفعات، امامان را در رابطه با علی (علیه السلام)، با وصف ولدی من صلبه و عباراتی از این ردیف ستودند. اینک روشن است که از چه رو، این بخش ، موعود غدیر نام گرفت، چرا که حاوی روشنگری در زمینه معرفی نام و یاد و راه و رسم امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) بود که در سایه پرتو ناشی از کلام نورانی پیامبر، بر پهنه دل و ذهن خواننده می نشست، و امید که این رهگشائی ما را نیز کارساز افتد.

تا کی در انتظار؟ 
اینک که توسن سخن، می رود تا آرام گیرد و از تاختن باز ایستد، با مبعوث غدیر هم آواز می شویم، و موعود غدیر را خطاب نموده و می گوئیم: متی تنتظر!، و دل خوش می داریم که او در ادامه سخن ما را با این کلام امید بخشیده که: ابشر بنصر قریب من رب رحیم [1]  این کلام از آن علی (علیه السلام) است که در دهه چهارم هجرت نبوی، روی در خطاب به آن عزیز کرده، و از سر شگفتی و اشتیاق می پرسد: تا کی در انتظار؟
و گوئی که چشم به راهان مشتاق را به یاری نزدیک از پیشگاه خدای مهربان خبر می دهد. 
این پیام، عرصه تاریخ را در نور دید، و از دل صدها و هزاران حادثه هولناک و از بستری مالامال از نشیب و فراز گذشت، و اینک گوش جان ما را می نوازد که: الیس الصبح بقریب [2]  آیا بامدادان طلوع او نزدیک نیست؟ گوییا مظلوم غدیر، در آیینه تاریخ، او و برنامه کارش را بر دور دست افق نظاره کرده بود که می گفت: یعطف الهوی علی الهدی اذا عطفوا الهدی علی الهوی، و یعطف الرای علی القرآن اذا عطفوا القرآن علی الرای [3]  او هدی را جایگزین هوی خواهد نمود، آن گاه که هر یک از این دو را - به غلط و ناروا - جای دیگری نشانده اند. و آن دم که بساط استادی و حکومت آراء - باطله - بر قرآن رواج گرفته باشد، او این سفره را بر می چیند، و بار دیگر قرآن را بر موضع بلند هدایت اندیشه ها می نشاند، و آراء مردم را به تبعیت از آن فرا می خواند. هم آن عزیز، تابزدگان این وادی را هشدار می داد که: فلا تستعجلوا ما هو کائن مرصد [4]  بر آنچه که به قطع و یقین واقع شدنی است، بیهوده شتاب مگیرید. امیرالمومنین (علیه السلام) غمزدگان داستان اسف بار تنها ماندن خود و دلهای پر غصه از قصه های رنج آور فرزندان پاکش را همواره امید می بخشید که - علی رغم همه این رنج ها و شکنج ها به آینده چشم بر دوزند، و در آن آینه تصویر محتوای کلام نورانی علوی را به روشنی ببینند که:لتعطفن الدنیا علینا بعد شماسها عطف الضروس علی ولدها [5]  یقینا جهان - چونان شتری بد خو و سرکش که به هر حال و به ناچار به سوی فرزندش باز می گردد - بار دیگر به ما رو خواهد کرد. و آنان که شاهد این کلام، از آن مظلوم غدیر و سقیفه بودند، به گوش خود شنیدند که دهان حضرتش در دنباله این سخن، به تلاوت این آیه از قرآن مجید مترنم گشت: و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین [6]  و بدین سان اراده قطعی و حتمی الهی را پشتوانه کلام خود در روی کرد دوباره دنیا به خاندان خویش تلقی نمود.
 
علی (علیه السلام) فتنه ها و آشوبها را در زمان خود شاهد بود، و شیوع این بلایا را برای آیندگان نیز در گستره وسیعی می دید و همواره هشدار می داد تا منتظران مشتاق هرگز سر فرود نیاورند، و دیده به راهان شیفته، قامت زیر بار مشکلات دو تا نکنند، و به رغم درگیری ها همواره در پهنه فکر و صحنه دل خویش، فرزند والایش را ببینند که پای در رکاب نهاده، گام در میان گذارده و تیغ از نیام برکشید، تا هر که را به فراخور حال و قال به راه آورد، و پاداش و جزا بخشد. و یاد آور می شد که آن حضرت را ابرهای تیره فتنه و آشوب، از انجام این ماموریت حساس و مهم باز نخواهد داشت، چرا که: الا و ان من ادرکها منا یسری فیها بسراج منیر و یحذو فیها علی مثال الصالحین [7]  آری، یادگار امروزین غدیر - امام حجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه - در مواجهه با تیرگی ها و تیره روزی ها، در پرتو هدایتی الهی گام بر می دارد، و دل تاریکی ها را می شکافد، و به سان پیشینیان صالح خود گام برداشته، و پای در جای پای آنان می نهد، تا یک جهان نور و روشنی به بار آورد. آن گاه علی (علیه السلام) برای آن که پیشاپیش جلوی هر گونه تفسیر و تاویل و توجیه ناروا را گرفته باشد، با صراحت و به روشنی فرمود: او را غیبتی است بس طولانی، تا آنجا که ناآگاهان گویند: ما لله فی آل محمد حاجه [8]  دیگر خدا را به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیازی نیست. حضرتش، ویژگی آن سفر کرده به دیار غیبت را این چنین بیان می کرد که: صاحب هذا الامر الشرید الطرید الفرید الوحید. [9]  آری طول دوران جانکاه غیبت، سبب می شود تا او وارهانیده شود و تنهای تنها باقی بماند. علی (علیه السلام) می فرمود که او را غیبتی است که بسی به درازا خواهد کشید، و چنین است که: تخفی ولادته و یغیب شخصه [10]  او نه تنها پنهانیش طولانی که تولدش نیز در نهان صورت می گیرد. و آن گاه که صحابی نامدار او - اصبغ بن نباته - حضرتش را درحالتی متفکرانه دید و علت را جویا شد، امام (علیه السلام) در پاسخ به او فرمود: فکرت فی مولود یکون من ظهری، الحادی عشر من ولدی، هو المهدی یملوها عدلا کما ملئت جورا و ظلما، تکون له حیره و غیبه یضل فیها اقوام و یهتدی فیها آخرون. [11]  من درباره یازدهمین فرزند از صلب خویش می اندیشیدم. او مهدی عجل الله تعالی فرجه است. 
زمین را از عدل و داد پر خواهد نمود، آن سان که از جور و ستم مالامال گشته، برای او غیبت - و برای مردم - حیرانی در این امر است. جمعی در این غیبت و حیرت گمراه شده، و جمعی دیگر راه خواهند یافت. و اینک ما، در آستانه غدیر، مبعوث آن روزین غدیر را در ظاهر از دست داده ایم، و با وارث امروزین و حاضر غدیر، امام مهدی حجه بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه تنها مانده ایم. هر دو، دوران سخت و جانکاه غیبت را می گذرانیم، اما او کجا و ما کجا؟ او چه سان و ما چه سان؟ و ما در سر، سودای آن داریم که او نوای حزینمان را در بامدادان جمعه ای از جمعه ها پاسخ گوید، آن گاه می گوئیم: متی ترانا و نریک و قد نشرت لواء النصر تری [12]  در سر شوق آن داریم و در دل شور این، که تا زنده ایم، سرانجام روزی فرا رسد که حضور آشکارش را جشن گرفته و شادی کنیم، و نحن نقول: الحمد لله رب العالمین [13]  و زبان به ستایش الهی بگشائیم. و کوتاه سخن در آخر این مقال، آن که: یا امیرالمومنین! به رغم آنان که تنها به فاصله هفتاد روز، به نامردمی، پیام و کلام پیامبر (صلی الله علیه و آله) را در مورد شما به فراموشی سپرده، از آستانتان روی گرداندند و خفت به بار آوردند، اینک خدای جهان را - به تمامی جان و از سویدای دل - بر این فضل و هدایت شاکریم که با گذشت چهارده قرن از آن روزگاران، و در پی نزدیک به دوازده قرن از میلاد و آغاز غیبت موعود بزرگوار غدیر، همچنان به پایمردی و استوارانه، بر عهد ولایت این خاندان - علی (علیه السلام) در آغاز و مهدی (عجل الله تعالی فرجه) در انجام - ایستاده ایم. و امید که عزت به بار آوریم. اینک پیروزمندانه، حماسه چشم به راهی می سرائیم، و سرود انتظار سر می دهیم. و ما کنا لنهتدی لولا ان هدانا الله. [14] .

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
عاشورا و مهدویت

عاشورا و مهدویت

 ماجرای خونبار کربلا، مسلمانان، اعم از شیعه و سنی را به «مهدی موعود» متوجه کرد که نام او مطابق روایات به طور مکرر از پیامبر (ص) به عنوان مصلح و منجی عالم بشریت، نقل شده بود، به طوری که آنها به دنبال چنین شخصی می‌گشتند.

امویان از این موقعیت سوء استفاده کردند و گفتند وقتی که علویان دارای مهدی هستند، و عباسیان نیز مهدی دارند، چرا ما نداشته باشیم، از این رو برای خود مهدی تراشیدند و او را با لقب «سفیانی» خواندند.

گروه دیگر با نام «جارودیه»، محمدبن عبدالله بن حسین را مهدی غایب دانسته و در انتظار ظهورش به سر می‌برند.

گروه دیگری به نام «ناووسیه» حضرت امام صادق(ع) را هنوز زنده و مهدی می‌دانند و «فرقه زیدیه»، به زیدبن امام سجاد(ع) به عنوان مهدی موعود اعتقاد دارند.

واقفیه» گروه دیگری هستند که امام کاظم (ع) را زنده و غایب می‌دانند و معتقدند او ظهور می‌کند و دنیا را پر از عدل و داد می‌کند.

به این ترتیب نتیجه می‌گیریم که جاه طلبی و استعمار و تحمیق مردم و سوء استفاده برای رسیدن به منافع نامشروع، گروه‌هایی از مردم را زیر ماسک مهدویت و بابیت، به وادی دین سازی و فرقه‌پردازی افکند تا با گل آلود کردن آب، ماهی بگیرند.

به این ترتیب فرقه «باقریه»، امام باقر (ع) را مهدی موعود می‌دانند، و «اسماعیلیه»، اسماعیل فرزند امام صادق (ع) را مهدی موعود دانسته و فرقه «محمدیه» به حضرت محمدبن علی (فرزند امام هادی) به عنوان مهدی موعود، دل بسته‌اند. «جوازیه» فرقه‌ دیگری هستند که حضرت حجت ‌ابن الحسن (عج) را دارای فرزندی دانسته و او را مهدی موعود خوانده‌اند.

ابومسلم خراسانی نیز ادعای مهدویت کرد، و در سال 138 هـ. ق کشته شد.

در دوران عباسیان، عده‌ای منصور دوانیقی را مهدی موعود دانستند، و معتقد شدند که روح خدا در پیکر او حلول کرده است.

تا آنجا که منصور دوانیقی، پسرش را به نام مهدی نام گذاری کرد، تا در آینده از این نام سوء استفاده کند و خود را همان مهدی موعود بخواند و مردم از او به این عنوان اطاعت کنند.

بعضی نخستین خلیفه عباسی، ابوالعباس عبدالله سفاح را مهدی موعود خواندند.

ابن مقفع نقابدار معروف خراسان که در علوم غریبه مانند شعبده، طلسم و ... مهارت داشت، مدعی مهدویت شد و گروهی به او پیوستند.

حاکم نصرالله که در سال 386هـ. ق خلیفه شد، نخست ادعای مهدویت کرد، سپس ادعای خدایی نمود.

افراد دیگری مانند عبدالله عجمی در ماه رمضان 1081 هـ. ق در مسجدالحرام، محمدبن احمد سودانی در سال 1299 هـ. ق، سیدمحمدبن علی بن احمد ادریس در سال 1323هـ. ق و ابن سعید یمانی ملقب به فقیه در سال 1256 ادعای مهدویت کردند.

این مسئله هم چنان در طول تاریخ ادامه یافت مثلاً در سال 1213 میلادی شخصی به نام «مهدی مصر» خود را همان مهدی موعود خواند و گروهی به او پیوستند.

و در قرن 19 میلادی در سال 1848 میلادی، مهدی سودانی متولد شد، پس از آن که بزرگ شد، ادعای مهدویت کرد و گروهی او را مهدی موعود خواندند و سرانجام در سال 1885 کشته شد.

یکی از این مدعیان مهدویت، درویش رضا بود که در سال سوم سلطنت شاه صفی (ششمین شاه صفویه، وفات یافته سال 1052 هـ. ق) به نام مهدی در قزوین خروج کرد.

تا این که حدود صد و اندی سال قبل «غلام احمد قادیانی» در شبه قاره هند خود را مهدی موعود نامید و پیروانی پیدا کرد، که هم اکنون فرقه «قادیانی گری» در هندوستان معروف هستند، و در سال 1260 (به ادعای بابیان) سیدعلی محمد باب در کنار کعبه ادعا کرد که من همان قائم مننتظر هستم.

وقتی که به بررسی علل و ریشه‌ها می‌پردازیم می‌بینیم در همه این موارد، طاغوت‌ها و جاه طلبان و استعمارگران، برای وصول به منافع نامشروع خود، از ساده لوحی مردم سوء استفاده کرده و با فرقه سازی، مردم را نسبت به همدیگر دریگر و مشغول نموده‌اند.

 

در قرن 19 و 20 میلادی، استعمار پیر انگلستان، و روسیه تزار، دست به دست هم دادند، و به مهدی سازی پرداختند، در ایران سید علی محمد باب و حسین علی بهاء و ... را برای این کار برگزیدند.

 

 ماجرای خونبار کربلا، مسلمانان، اعم از شیعه و سنی را به «مهدی موعود» متوجه کرد که نام او مطابق روایات به طور مکرر از پیامبر (ص) به عنوان مصلح و منجی عالم بشریت، نقل شده بود، به طوری که آنها به دنبال چنین شخصی می‌گشتند.

 

در این دو قرن، دست‌های استعمار به کار افتاده و به این مسئله استعماری رونق بیشتری داد. به عنوان مثال، حدود صد و اندی سال قبل، مردم هندوستان به رهبری نهرو، با استعمار انگلستان مبارزه کرده و استقلال خود را به دست آوردند.

 

در همین بحران، استعمار انگلیس شخصی به نام «غلام احمد قادیانی» را راست کرد، او خود را مهدی موعود خواند، و اعلام کرد: «همه احکام اسلام ثابت و به قوت خود باقی است، جز جهاد و امر به معروف و نهی از منکر، که من آنها را نسخ کردم و به جای آن اطاعت از والی و حاکم را (که در آن روز، آن حاکم، دست نشانده استعمار انگلیس بود) بر همه واجب می‌کنم»

 

جمعیت قادیانی، زشت‌ترین جمعیتی هستند که هنگام اشغال هند توسط انگلیس، با دست مرموز انگلیسی‌ها پدیدار شد، این جمعیت پیوسته برای ایجاد فساد و مبارزه با اسلام، به خصوص در افریقا تلاش می‌نماید.

 

نظیر این مطلب در مورد سیدعلی محمد باب، و حسین علی بهاء در ایران به وجود آمد که جدایی دین از سیاست و عدم دخالت و نظارت در امور، از دستورهای اولیه آنها است.

 

به این ترتیب نتیجه می‌گیریم که جاه طلبی و استعمار و تحمیق مردم و سوء استفاده برای رسیدن به منافع نامشروع، گروه‌هایی از مردم را زیر ماسک مهدویت و بابیت، به وادی دین سازی و فرقه‌پردازی افکند تا با گل آلود کردن آب، ماهی بگیرند.

 

در صورتی که ویژگی‌های حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) در ابعاد گوناگون از توحید، عدالت، امنیت فراگیر، صلح جهانی، اقتصاد خوب، اوج رشد علوم، تکامل همه جانبه امور معنوی و اخلاقی، و پذیرش عمومی با تشکیل حکومت واحد جهانی و ... هزارها فرسخ با عملکرد این مدعیان دروغین مهدویت فاصله دارد.

 

منبع:

 

محمد محمدی اشتهاردی، بابی گری و بهایی گری، با تلخیص

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393
آموزه مهدویت در زیارت عاشورا

آموزه مهدویت در زیارت عاشورا

پدید آورنده : سید منذر حکیم

 

چکیده

 

در این زیارت با زمینه های توصیف شده از تولا و تبرا، سلام و لعن، سِلم و حُرب، و درخواست ثبات و پایداری در احقاق حق، ابراز نفرت و انزجار از پایه گذاران ستم و مباشران قتل امام حسین( و پیروان آنان در طول تاریخ، می توان مهدیِ یاوران تمام عیار و آگاه و در حال آماده باش.

 

در این مقالة کوتاه پیوندها و زیارت عاشورا و آموزه مهدویت بررسی می شود، لذا باید به سه مطلب کلیدی توجه شود:

 

الف) عاشورای حسینی؛

 

ب) زیارت عاشورا؛

 

ج) جایگاه آموزه مهدویت در متن زیارت عاشورا.

 

الف) ویژگی های عاشورای حسینی نماد تمام عیار اسلام ناب محمدی

 

1. اوج خداخواهی و خداگرایی و خدامداری را در عاشورای حسینی می بینیم؛

 

2. عاشورای حسینی را سمبل اسلام ناب محمدی و در تقابل با جاهلیت اموی و اسلام تحریف شده می بینیم؛

 

3. نماد کامل عزت و ایثار و فداکاری برای رهایی از اسارت های مادی و دنیوی انسان .

 

4. بیان کننده ر روش صحیح تعامل با جاذبه های زندگی دنیوی هنگام تزاحم دین و دنیای انسان؛

 

5. عاشورای حسینی تابلوی زرّین جلوه های بسیار نغز مکارم اخلاق محمدی و تجلّی عینی معنویت و غلبه ارزش گرایی بر تمام جاذبه های مادی؛

 

6. عاشورای حسینی بزرگ ترین و مؤثرترین تجربه عملی موفق در نشان دادن موفقیت تِزِ پیروزی خون بر شمشیر و تحکیم صحیح سنت های الهی در جهت اجزا فرهنگ عدالت مدار الهی در عمق وجدان های جوامع بشری؛

 

7. عاشورای حسینی آغاز حرکت جدید امت اسلامی به سوی جامعه عدل مدار الهی و احیاگر ارادة آهنین یک امت زنده در پیچ و خم تحریف های پیچیده شیطانی و ماسک های مزوّرانه دین نما و دین زدا؛

 

8. عاشورای حسینی سمبل تمام عیار تولا و تبرا (دشمن شناسی و دشمن ستیزی)؛

 

9. عاشورای حسینی نشان دهنده چگونه آمیختن عشق و شجاعت با مظلومیت و حق طلبی پیروزمندانه در عمق هستی؛

 

10. عاشورای حسینی حلقه وصل دو محمد در تاریخ: محمد خاتم انبیاء و محمد خاتم اوصیا، محمدِ پایه گذار آغاز گر دین حق، و محمد تحقق دهنده و گسترش دهندة حاکمیت دین حق.

 

ب ) ویژگی های منحصر به فرد زیارت عاشورا و کلید واژه های آن

 

1. برای زیارت امام حسین( در روز عاشورا و در کربلای معلّا ثواب دو هزار حج و دو هزار عمره و دو هزار غزوه (شرکت در دو هزار جنگ در راه خدا) آن هم همراه با رسول الله در تمام این حج ها و عمره ها و جهادها، و همراه با امامان معصوم مطرح می باشد. گویا برای هیچ زیارتی چنین ثوابی منظور نشده است.

 

در صورتی که این زیارت از راه دور انجام گیرد ثواب آن کمتر از هزار حج و هزار عمره و هزار غزوه با رسول خدا نخواهد بود.

 

ثواب تحمّل مصیبت تمام انبیا و اوصیا و صدیقان و شهدا تا روز قیامت را به او می دهند. و زیارت کننده امام حسین( را (با زیارت ویژه)، همراه شهدای کربلا قرارمی دهند، و ثواب زیارت انبیا و تمام زائران امام حسین( را برای او در نظر می گیرند.

 

حال این سؤال پیش می آید که چرا این همه ثواب برای این زیارت در نظر گرفته اند؟

 

2. محور اصلی زیارت عاشورا مهم ترین محور در اسلام ناب است. حبّ و بغض، تولا و تبرا، (دوستی و دشمنی)، خمیر مایة تمام رفتارهای انسان ها در طول مسیر زندگی، و روح متحرک و مؤثر در وجود انسان های کامل می باشد.

 

این تولا و تبرا در قالب لعن و سلام، رخ نموده، و خط مشی واقعی یک انسان مسلمان ناب را در وجود او پایه گذاری کرده و او را در مسیر اسلام ناب می برد.

 

3. تکرار فراوان لعن و سلام و واژه های هم خانواده با این دو مفهوم معنایی خاص و رنگی ویژه به این زیارت می دهد.

 

4. واژة لعن در متن زیارت 22 مرتبه و واژة برائت نُه مرتبه از قاتلان و پیروان و پایه گذاران ستم بر اهل بیت( مطرح شده است.

 

5. صد بار لعن ویژه که نشان دهندة برائت و دوری جستن و فاصله گرفتن از تمام ستم گران و تضییع کنندگان حق محمد و آل محمد و مباشران قتل حسین بن علی( و مقدم داشتن این لعن بر سلام که در هر بار نیز سه مرتبه واژة لعن تکرار می گردد که در مجموع 334 بار لعن صریح و برائت در ذهن زیارت کننده با این زیارت آمیخته می شود. که گویای امری مهم و ضروری در جهت فاصله گرفتن از تمام عوامل ستم، ستم گری و ستمگران می باشد.

 

6. حداقل ده بار سلام بر حسین بن علی( با عناوین بسیار تأثیر گذار بر فکر و روان زیارت کننده دیده می شود، مانند:

 

السلام علیک یا ابا عبدالله، السلام علیک یا ابن رسول الله، السلام علیک یا ابن أمیر المؤمنین وابن سید الوصیین، السلام علیک یا ابن فاطمة سیدة نساء العالمین، السلام علیک یا ثار الله و ابن ثاره والوتر الموتور.

 

و آن گاه تکرار این سلام در تمام متن زیارت و پرداختن به سلام ویژه به تعداد صد بار و در هر بار سه سلام بر حسین و یاران حسین و فرزندان حسین، به تعمیق ارتباط و ایجاد احساسی ویژه و نشان دهنده وابستگی کامل به امام شهیدان می انجامد که در هیچ زیارت دیگری دیده نمی شود.

 

7. در این زیارت بعضی از کلید واژه های مهم با اندکی تفاوت حداقل هر کدام دو بار تکرار می شود، مانند:

 

اتقرّب إلی الله و إلی رسوله... بموالاتک وبالبراءة ممن قاتلک؛

 

به سوی خدا و رسول خدا و ... نزدیک می شوم، و این نزدیک شدن با موالات و دوستی تو و برائت از دشمنان و قاتلان تو انجام می گیرد.

 

أن یجعلنی معکم فی الدنیا والآخرة؛

 

خدا مرا با شما قرار دهد. هم در دنیا و هم در آخرت.

 

اللهم اجعل محیای محیا محمّد وآل محمد ومماتی ممات محمد وآل محمد

 

خدایا زندگی مرا هم چون زندگی محمد و آل محمد و مرگ مرا هم چون مرگ محمد و آل محمد قرار بده.

 

أن یثبّت لی عندکم قدم صدقٍ فی الدنیا و الآخرة؛

 

و مرا نزد شما جایگاهی پایدار در دنیا و آخرت مرحمت فرماید.

 

اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی مصابهم؛

 

خدایا تو را سپاس می گویم همانند سپاس سپاس گزاران و شاکران بر مصیبت بزرگشان.

 

ستایش و سپاس بر این مصیبت بسیار بزرگ، انسان زیارت کننده را به مقامی والا می برد و او را در تحمّل مصیبت ها پایدار و استوار و ثابت قدم میسازد. تمام این خواسته ها در آماده سازی برای فداکاری و جانبازی برای دین خدا به انسان نیرو می بخشد و او را برای یاری امام مهدی( در حال آماده باش در می آورد.

 

ج) آموزة مهدویت در زیارت عاشورای حسینی

 

8 . در این زیارت به طور ویژه دو بار در متن زیارت و یک بار در متن حاشیه ای زیارت به خون خواهی حسین و یاران و فرزندان او در رکاب امام زمان توجه ویژه داده شده است:

 

وجعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیّه الإمام المهدی من

 

آل محمّد(.

 

آمدن این آموزه در متن زیارت و در عبارت های پیرامون این زیارت در روز عاشورا هنگامی که مؤمنان هم دیگر را تسلیت می دهند، چه مفهوم و معنایی دارد؟

 

و نیز نشر و ترویج و تحکیم این آموزه در رفتار روزانة مؤمنان چه پیامی برای ما دارد؟

 

در سه عبارت وارد شده در این زیارت چنین می خوانیم:

 

فأسأل الله الذین أکرم مقامک وأکرمنی بک أن یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور من أهل بیت محمد(؛

 

حالا که این مصیبت بسیار بزرگ بر من وارد شده است و تمام مسلمین و بر اهل آسمان و زمین سنگینی کرده است از خدا می خواهم به خاطر جایگاه بسیار بلندی که نزد او داری و به سبب تو به من کرامت داده است، خون خواهی خون ترا به من روزی دهد، آن هم با رهبری پیروز و منصور و یاری شده از اهل بیت محمد(.

 

فأسأل الله الذی أکرمنی بمعرفتکم و معرفة أولیاءکم ورزقنی البراءة من اعدائکم أن یجعلنی معکم فی الدنیا والآخرة وأن یثبت لی عندکم قدم صدق فی الدنیا والآخرة، وأسأله أن یبلّغنی المقام المحمود لکم عندالله وأن یرزقنی طلب ثاری مع امام هدیً ظاهر ناطقٍ بالحق منکم؛

 

از خدایی که معرفت و شناخت شما و دوستان شما را به من کرامت کرده و برائت از دشمنانتان را به من روزی داده، می خواهم که مرا همراه با شما در دنیا و آخرت قرار دهد، و مرا در محبت و یاری شما استوار گرداند، و جایگاه مستحکم و پایداری در محبت و دوستی و نصرت شما به من عطا کند، و از او می خواهم که مرا به مقام ستوده شده در نزد او برساند، و با امامی از اهل بیت محمد( که امامی هدایت کننده و رهبری آشکار و حق خواه و حق گو باشد، به من توفیق دهد که حق شما و خون شما را که خون من هم می باشد مطالبه نمایم. و در این حق شناسی شریک او باشم.

 

وجعلنا وایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد(؛

 

خداوند ما را با شما از خونخواهان حسین بن علی در معیت و همراهی ولی او، که امام مهدی از آل محمد است، قرار دهد.

 

این عبارت را شیعیان و دوست داران حسین در روز عاشورا به هم دیگر تذکر می دهند و شعار خود قرار می دهند.

 

9. می دانیم که خواندن این زیارت در هر روز مورد سفارش بوده و به روز عاشورا اختصاص ندارد.

 

اگر هر روز ما عاشورا باشد و زیارت عاشورا ورد زبان مؤمنان قرار گیرد، چه مفاهیمی پر ارج و عظیم در تار و پود وجود او کاشته می شود؟

 

این جاست که زیارت عاشورا یک پل عظیم ارتباطی میان محمدِ خاتم انبیا (

 

ومحمد خاتم اوصیا( برقرار می نماید، و زمینه های یاری در مهدی یاوران شکوفا می گردد، و مقدمات ظهور در وجود مؤمنان به امام مهدی و بذرهای نهفتة در دلشان آبیاری می شود، و دکترین مهدویت حرکتی پویا و تکاملی مستمر و تأثیر غیر قابل وصف منحصر به فرد پیدا می کند.

 

توجه ویژه به یاران و دوست داران اهل بیت بسیار قابل تأمل است که خود مقاله ای جداگانه می طلبد و نقشی بسزا در زمینه سازی برای تحقق آرمان مهدویت دارد.

 

10. در دعای ندبه نیز با جملة أین الطالب بدم المقتول بکربل قیام مهدی آل محمد را تجلی پیروزی قیام حسینی می دانند، و با خاستگاهی چون قیام حسین بن علی و شعاری جان گداز و مصیبتی بسیار بزرگ در تاریخ بشریت، این نهضت عظیم امام مهدی( را به حرکت در می آورد، و جنب و جوش ویژه ای در یاران مهدی و فرزند رشید حسین بن علی به وجود می آورد، تا تمام پایه های ستم گری را در طول و عرض زمین از بُن برکَند.

 

إنّ ما تضمّنته زیارة عاشوراء من التولّی لأولیاء الله والتبرّی من أعداء الله، والسلام علی الحسین وأنبائه وأصحابه واللعن لأعدائهم، والسلم لمن سالمهم والحرب لمن حاربهم، وما تضمّنته من طلب الثبات والاستقامة فی إحقاق الحق وإبطال الباطل، وإظهار التنفر والانزجار ممّن أسس أساس الظلم علی اهل البیت( وممّن باشر قتلهم وأعان علیه علی مدی الأجبال تجعل من الزائر ثائراً واعیاً منتظراً ومنتصراً للحقّ وأهل الحقّ علی الدوام بقیادة الإمام المهدیّ من آل محمد(، وتصنع من الاعتقاد بالإمام المهدی( وقضیّته واقعاً حیّاً یهیّیء الأرضیّة اللازمة لدولة الإمام المهدی وثورثه التی سوف یقودها من أجل العدل والسلام.

 

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 1 آبان 1393