الجزیره: زلزله سیاسی در حاکمیت آل سعود

شاه عربستان محمد بن نایف را به عنوان ولی‌عهد جدید و محمد بن سلمان وزیر دفاع را به عنوان جانشین ولی‌عهد معرفی کرد.

سایت شبکه الجزیره اعلام کرد:«"خلیل جاهشان" مدیر مرکز عربی واشنگتن در مصاحبه با الجزیره گفت عربستان که ما چند ساعت پیش می‌شناختیم دیگر وجود ندارد. زلزله سیاسی با بالاترین قدرت در عربستان  به وقوع پیوسته است.»

وی در ادامه افزود : «اینها تغییرات جدی هستند که نه تنها عواقب داخلی بلکه بین المللی خواهد داشت.»

وی در ادامه افزود: این یک پاسخ بسیار قاطع توسط ملک سلمان  به شک و تردیدهایی بود که بسیاری از کارشناسان از زمان به قدرت رسیدن وی در خصوص وضعیت سلامتی اش، قاطعیت وی و کنترل امور سیاسی در عربستان، مطرح کرده بودند.»

لازم به ذکر است شاه عربستان سعودی، صبح امروز (چهارشنبه) با صدور احکامی سلطنتی عزل و نصب‌های جدیدی در برخی از پست‌های سیاسی و امنیتی ایجاد کرد.

شاه عربستان محمد بن نایف را به عنوان ولی‌عهد جدید و پسرش، محمد بن سلمان وزیر دفاع را به عنوان جانشین ولی‌عهد معرفی کرد.

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 12 ارديبهشت 1394
سيماى پرفروغ و عالم تاب امام جواد(عليه‏ السلام)

سيماى پرفروغ و عالم تاب امام جواد (علیه السلام) نه تنها شيعيان را شيداى جمال و جلال خويش ساخته، كه دانشمندان اهل سنّت را نيز از سكوت و خاموشى رهانيده است.

سيماى پرفروغ و عالم تاب امام جواد (علیه السلام) نه تنها شيعيان را شيداى جمال و جلال خويش ساخته، كه دانشمندان اهل سنّت را نيز از سكوت و خاموشى رهانيده است.

آنان در منابع تاريخى و حديثى خويش، به قدر ايمان و معرفت خود، زبان به حقيقت گشوده ‏اند و شخصيت آسمانى پيشواى نهم شيعيان را چنين به تصوير كشيده ‏اند: 1. سبط ابن جوزى حنفى (متوفّاى 654 ق.): «و محمد، الامام ابوجعفر الثانى كان على منهاج أبيه فى العلم و التقى و الزهد و الجود... و كان يلقّب بالمرتضى والقانع...».[1]

2. كمال الدين محمد بن طلحه شافعى (متوفّاى 652 ق.): «... و ان كان صغير السّنّ فهو كبيرالقدر، رفيع الذّكر...».[2]

3. شمس الدّين ذهبى (748 ق.): «كان محمّد يلقّب بالجواد و بالقانع والمرتضى، و كان من سروات آل بيت النبى صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله‏ و سلم ... و كان أحد الموصوفين بالسّخاء فلذلك لقّب الجواد...»[3].

4. ابن صبّاغ مالكى (متوفّاى 855 ق.): «و هو الامام التّاسع... عرف بأبى جعفرالثانى، و ان كان صغيرالسّنّ فهو كبير القدر، رفيع الذّكر، القائم بالامامة بعد علىّ بن موسى الرّضا... للنصّ عليه والاشارة له بها من أبيه كما أخبر بذلك جماعة من الثّقات العدول».[4]

5. عبداللّه بن محمّد بن عامر شبراوى شافعى (متوفّاى 1154 ق.): «... و كراماته رضى‏ اللّه عنه كثيرة و مناقبه شهيرة، ثمّ ذكر بعض مناقبه و ختم حديثه بقوله: و هذا من بعض كراماته الجليلة و مناقبه الجميلة».[5]

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 12 ارديبهشت 1394
عکس/ امتحان پایان دوره داعش
داعش پس از برگزاری یک دوره کلاس آموزش های شرعی و ایدئولوژیک داعش برای عناصر خود در "حسکه" آزمون نهایی شرکت کنندگان در این دوره را برگزار کرد.

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 12 ارديبهشت 1394
رمز گشایی از عملیات شبانه صهیونیست ها در مسجد ابراهیمی
به نقل از پایگاه خبری فلسطینی معا، منذر ابوالفیلات مدیر مسجد ابراهیمی: در بررسی کف محوطه مسجد ابراهیمی در برخی نقاط متوجه وجود کانال هایی شدم که به نظر می رسد از حدود دو ماه پیش کنده شده اند، این کانالها حدود شش تا هفت متر عمق دارند و در نهایت به سمت دریچه غار شریف که ورودی این غار به شمار می آید رفته و با عبور از زیرزمینی به طول 20متر به این مکان شریف می رسند.
وی افزود: احتمالا این کانالها برای انتقال آثار تاریخی به داخل غار شریف کنده شده اند تا صهیونیستها با استناد به آنها و جعل تاریخ بتوانند مدعی شوند که به لحاظ تاریخی صاحب اصلی این مکان هستند.
ابوالفیلات گفت: این حفاریها در فاصله ساعت 9 شب تا سه بعد از نیمه شب انجام شده اند که درب مسجد بسته می شود و کارکنان و خدام مسجد این محل را ترک می کنند.
وی تاکید کرد: ما رسما خواهان بازگشایی غار شریف هستیم تا ببینیم اشغالگران صهیونیستی در این مدت چه کارهایی در آن انجام داده اند.
مدیر مسجد ابراهیمی درباره تغییراتی که صهیونیستها در این مکان مذهبی انجام داده اند گفت: شهرک نشینان یهودی اقدام به حفر کانالی به عمق سه تا چهار متر در یکی از اتاقهای ساختمان مجاور مسجد کرده اند تا از طریق آن به یکی از چاههای اطراف برسند تا با فراهم کردن جایی برای غسل، بتوانند تمام عناصر لازم برای اثبات کنیسه بودن این محل را تدارک ببینند.
وی افزود: این تغییرات که به طور کاملا مخفی و محرمانه در دست انجام است، برخلاف تمامی قوانین بین المللی مربوط به اماکن مذهبی - تاریخی است.
رژیم صهیونیستی پیش از این برای زدودن هویت اسلامی این مکان و جعل هویت یهودی برای آن اقدامات زیادی انجام داده که منع گفتن اذان و بازرسی بدنی نمازگزاران یکی از ابتدایی ترین این اقدامات به شمار می رود.

کشف کانال هایی در زیر مسجد ابراهیم خلیل

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 12 ارديبهشت 1394
سوره‌اى در مذمت "عيب‌جويى"

سوره هُمزَه بعد از سوره قيامت نازل شده و از سوره‏‌هاى مكى است و 9 آيه دارد.
 
يكصد و چهارمين سوره از كلام الله مجيد، سوره مباركه هُمَزَه است. همزه به معناي عيب‌جو و طعنه زن است.
در اين سوره از كسانى كه از ديگران عيب‌جويى كرده و با حركات چشم و ابرو مسخره‏‌شان مى‏ كنند و به ثروت‌هاى جمع شده خود مغرورند نكوهش شده است و وعده آتش به آنها داده شده و آيات تنذيرى اين سوره مربوط به آغاز دعوت و دوران درگيرى با اشراف است.
سوره هُمزَه بعد از سوره قيامت نازل شده و از سوره‏‌هاى مكى است و 9 آيه دارد.
برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 12 ارديبهشت 1394
وهابیت رابهتربشناسیم؛ معرفی خاندان آل سعود
امروزه شمار آل سعود بین ۴۰۰۰ تا ۷۰۰۰ نفر تخمین زده می شود که چند صد نفر از آنها نوادگان مستقیم عبدالعزیز هستند. آنها با بسیاری از خانواده های قبیله ای که به صورت سنتی با اهمیت هستند، ازدواج کرده اند.

خاندان آل سعود متعلق به قبیله عنزة است و با همکاری جنبش اصلاح دینی محمد بن عبدالوهاب در قرن ۱۲ به قدرت رسید. موسس این خاندان محمد بن سعود است که عمدتاً با حمایتهایی که از تلاشهای اصلاحی محمد بن عبدالوهاب به عمل آورده، به خاطر آورده می شود. در این نوشتار مطالبی پیرامون آل سعود بیان می شود؛

خاندان مهم پادشاهی عربی و متعلق به قبیل­ه عنزة است. این خاندان، برای اولین بار در قرن ۱۲ قمری/ ۱۸ میلادی در نجد و با همکاری جنبش اصلاح دینی محمد بن عبدالوهاب، به قدرت رسید[۱]. آل سعود رهبری سه دولت متوالی را در اختیار داشتند، که هر سه دولت، ملهم از آموزه های وهابی بود: اولین دولت سعودی-وهابی، که بین سالهای ۱۲۳۳-۱۱۵۹ قمری/ ۱۸۱۸-۱۷۴۶ میلادی شکل گرفت، به مرکزیت نجد بود اما در وسیع ترین دوران خود، کنترل بخشهای زیادی از مناطق مرکزی و شمالی عربستان را در اختیار داشت؛ دومین دولت سعودی نیز [همانند دولت اول]، بین سالهای ۱۳۰۵-۱۲۴۰ قمری/ ۸۷-۱۸۲۴ میلادی، برای بار دوم در نجد روی کار آمد؛ دولت سوم، از سال ۱۳۱۹ قمری/ ۱۹۰۲ میلادی [این بار] در شهر ریاض، به عنوان پایتخت، دوباره شکل گرفت و از سال ۱۳۵۱ قمری/ ۱۹۳۲ میلادی در [قالب] پادشاهی نوین عربستان سعودی، به نقطه­ی اوج خود رسید. این مطلب که حکومت آل سعود، پایه و اساس اسلامی دارد، از این نکته مشهود است که آنها در کنار مقام دنیوی امیر، به خود لقب امام - که نشاندهنده­ رهبری روحانی آنها بر جامعه است - را می دهند، البته برخی از اعضای این خاندان، در موقع لزوم، از هر دوی این القاب استفاده می کردند.[۲]

موسس این خاندان، محمد بن سعود (۷۹-۱۱۵۹ قمری/۶۵-۱۷۴۶ میلادی)، عمدتا با حمایتی که از تلاشهای اصلاحی محمد بن عبدالوهاب به عمل آورد، به خاطر آورده می شود. حمایتهایی که از ناحیه قدرتش، به عنوان امیر درعیه نشأت می گرفت. وی با این حمایتها، به دنبال پیشبرد و تقویت تفسیر شریعة، [مبتنی بر] مذهب حنبلی و همچنین، ریشه کن کردن نوآوری های غیر اسلامی، بدعة بود[۳]، به ویژه، [بدعتی مانند] آیین [تجلیل از] اولیا. در عوض [این فعالیتها]، حکومت او مشروعیت دینی را کسب می کرد، [اما] با وجود تمام این [فعالیت] ها، وی مدت بیست سال، برای برپایی حکومت دینی جدید، با نیروهای مخالف درگیر بود.

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 12 ارديبهشت 1394
ماجرای پيامبر ومردی كه مزاحم زن جواني شد
يك روايت يا شايد داستاني از پيامبر (ص) است؛ مردي به نام «خالد» زن جواني را در كوچه‌هاي مدينه ديد و از سر هوس و شهوت، به زور او را گرفت و بوسيد. زن، ناراحت و خشمگين خدمت پيامبر (ص) رسيد و به خاطر اين ماجرا، از خالد شكايت كرد. رسول خدا (ص) كسي را به دنبال خالد فرستاد. وقتي آمد، پيامبر حقيقت را از وي جويا شد.
خالد به گناه خود اعتراف كرد و سپس گفت: «اگر زن مي‌خواهد قصاص كند حرفي نيست، بيايد قصاص كند (و او هم مرا ببوسد.) » از حرف خنده دار خالد، پيامبر و يارانش به خنده افتادند. آن‌گاه حضرت رو به خالد كرد و فرمود: «‌آيا ديگر اين كار را نمي‌كني؟» خالد عرض كرد: «نه، به خدا قسم ديگر اين كار را نمي‌كنم اي رسول خدا» و به اين تعهد، پيامبر خالد را بخشيد. (منبع: لبخند ستاره‌ها اثر غلامرضا حيدري ابهري). سؤال اين است كه؛ آيا اين روايت درست است و منبع آن معتبر است؟ و اگر معتبر است؛ چرا پيامبر به گناه بنده‌اي مي‌خندند؟

پاسخ
روايت مزبور در برخي از منابع حديثي؛ مانند «مناقب آل أبي طالب عليهم السلام‏» [۱] ابن شهر آشوب مازندراني (متوفي ۵۸۸ق)، «بحار الانوار» [۲] علامه مجلسي (متوفي ۱۱۱۰ق)، و «مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل» [۳] محدث نوري (متوفي ۱۳۲۰ق) از ابن عباس نقل شده و سلسله سندي براي آن ذكر نشده است؛ از اين رو، از جهت سندي داراي اشكال است. به علاوه؛ اين روايت، در منابع حديثي دسته اول شيعه؛ مانند «كافي» و «وسائل الشيعة» نيامده است؛ لذا اين روايت از نظر ما مورد پذيرش نيست.
شخصي كه اين‌كار را انجام داد -به نقل منابعي كه در بالا ذكر شد- جدّ خالد قسري؛ يعني يزيد بن اسد بن كُرز از صحابي پيامبر اكرم (ص) بود، [۴] ولي در برخي از منابع ديگر، نوهٔ يزيد بن اسد؛ خالد بن عبدالله بن يزيد قسري بود [۵] كه از حاكمان عراق در زمان خلافت هشام بن عبد الملك بود و امام علي (ع) را در بالاي منبر لعن مي‌كرد. [۶]
بر فرض پذيرش روايت؛ ‏ با توجه به نكات زير روشن مي‌شود كه تبسم پيامبر اكرم (ص) تأييد رفتار اين شخص نبود.
۱. تبسّم پيامبر اكرم (ص) يك امري طبيعي بود؛ چون با قطع نظر از خطايي كه قسري انجام داد، حرفي كه زده بود، يك حرفي تعجب آميزي بود كه طبيعتاً هركسي آن‌را مي‌شنيد، مي‌خنديد و پيامبر اكرم (ص) در امور طبيعي همانند بشر است.
۲. خنده و تبسم پيامبر اكرم (ص) دليل بر تأييد كار اشتباه آن شخص نبود؛ زيرا همان‌طوري كه در ذيل روايت نقل شده، پيامبر (ص) بلافاصله رو به آن شخص كرد و فرمود: «ديگر اين كار را نمي‌كني؟» قسري عرض كرد: «نه، اي رسول خدا! به خدا قسم ديگر اين كار را نمي‌كنم». پيامبر اكرم (ص) با روشي دلسوزانه اعتراض خود را نسبت به گناه اين شخص نشان داد، و چون اين مرد گناه‌كار در حضور پيامبر (ص) و جمعي از صحابه توبهٔ خود را از اين كار اعلام كرد و به پيامبر اكرم (ص) تعهد بر ترك اين كار داد؛ پيامبر رحمت (ص) نيز او را بخشيد؛ زيرا تبسم، از بارزترين مصداق گشاده‌رويي است كه در ايجاد ارتباط مستحكم و جلب ديگران كارآمد بوده و نقش فراواني دارد، در حالي‌كه ترش‌رويي و عبوسي موجب مي‌شود مردم از انسان فاصله بگيرند. با اين حال، آيا پيامبر بايد زود به خشم مي‌آمد؟ ! در حالي‌كه يكي از خصوصيات نيكوي آدمي اين است كه دير به خشم آيد و زود خشنود شود و علاقه‌مند باشد به اين‌كه عذر و پشيماني ديگران را بپذيرد. [۷]
۳. چيزي كه در روايت بيان نشده و روايت از اين جهت ساكت بوده، اين است كه آن زني كه برايش مزاحمت ايجاد شده بود، چگونه راضي شده است؟ ! چراكه به هر حال او از قسري شكايت كرده بود، و بايد پيامبر اسلام (ص) از باب حكم اوليه به شكايت او در حضور قسري رسيدگي مي‌فرمود، به همين جهت؛ تنها چيزي كه مي‌توان احتمال داد اين است كه پيامبر اكرم (ص) به نحوي آن زن را راضي كرده بود، و اين‌كه اگر قسري پشيمان شود و ديگر اين‌كار را نكند، مجازات نشود. بنابر اين، همين تصميم شخص گناه‌كار نشانه‌اي بود بر اين‌كه او گناه را ترك نموده است، و اصرار بر انجام معصيت ندارد كه در اين صورت مجازاتي ندارد، اما اگر اين شخص خطاكار از كار خويش اظهار پشيماني نمي‌كرد، قطعاً پيامبر اسلام (ص) او را مذمّت و مجازات متناسب با اين گناه مي‌نمود.

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 12 ارديبهشت 1394
مسجد گنبد طلایی در لندن
مسجد مرکزی لندن مسجد بزرگی در محله وستمینستر لندن واقع شده‌ است. این مسجد به مرکز اسلامی لندن متصل است. وینستون چرچیل در سال 1940 میلادی حمایت خود را از ساخت مسجد مرکزی لندن اعلام کرد و در ۲۴ اکتبر همان سال مقامات کابینه چرچیل در زمان جنگ ۱۰۰ هزار پوند برای خرید زمینی برای ساخت مسجد در لندن اختصاص دادند. این اقدام چرچیل با هدف حمایت کشورهای اسلامی در زمان جنگ صورت گرفت.

مسجد مرکزی لندن به صورت رسمی توسط جورج ششم در سال ۱۹۴۴ میلادی افتتاح و به عنوان یک هدیه به جامعه مسلمانان اهدا شد که به علت جنگ و دیگر دلایل افتتاح آن تا سال ۱۹۷۸ میلادی به تعویق افتاد.

طراحی این مسجد را فردریک گیبرد برعهده داشت که در سال ۱۹۷۸ میلادی تکمیل شد و بر بالای آن چون مساجد سنتی اسلام یک گنبد طلایی که از محوطه داخلی با اشکال سنتی اسلامی تزئین شده‌است، قرار داد.

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 12 ارديبهشت 1394
علت مخالفت معاويه با حضرت علي چه بود؟
مخالفت معاويه با حضرت علي (ع) مخالفت و برخورد دو فرهنگ و دو طرز فكر است. و علت آن را بايد در ويژگي‌هاي طرفين جست و جو كرد. امام علي داراي صفات و ويژگي هايي همچون علم، سابقه ايمان، شجاعت، سخاوت، ايثار، عدالت و… بودند كه در اثر اين صفات و يژگي‌هاي ارزشمند، خداوند متعال محبت آن حضرت را در قلب‌هاي مردم قرار داده و اين موجب حسادت و دشمني افراد بي ايمان با آن حضرت شده بود.
پاسخ تفصيلي
مخالفت معاويه با حضرت علي (ع) مخالفت يك فرد با فرد ديگر نيست، بلكه مخالفت و برخورد دو فرهنگ و دو طرز فكر است. علت مخالفت‌ها و دشمني‌ها و كينه به آن حضرت را بايد در صفات و ويژگي‌هاي آن حضرت و معيارهاي ايشان در برخورد و تعامل با افراد و همچنين ويژگي‌ها و صفات معاويه جست و جو كرد.
امام علي داراي صفات و ويژگي‌هاي با ارزشي بودند كه موجب شادماني دوستان و حسادت و عداوت دشمنان و بد خواهان آن حضرت مي‌شد. برخي از اين صفات و ويژگي‌ها عبارت اند از:
۱. علم امام علي (ع): بعد از پيامبر اكرم (ص) علي (ع) آگاه‌ترين و عالم‌ترين فرد به احكام و دستورات اسلام و دقايق و رموز جهان و نظام خلقت بودند، تا جايي كه دوست و دشمن در مشكلات و بن بست‌هاي خود به آن حضرت مراجعه مي‌كردند.
۲. سابقه ايمان: امام علي (ع) اولين مردي بود كه به پيامبر اكرم (ص) ايمان آورد و پيامبر اكرم (ص) او را به عنوان وصي و جانشين خود منصوب و به مردم معرفي كردند.
۳. شجاعت و جانبازي در ميدان نبرد: شجاعت آن حضرت به حدي بود كه در جنگ ها، سخت‌ترين و خطرناك‌ترين شرايط نبرد را به آن حضرت واگذار مي‌كردند و آن حضرت با فداكاري دشمن را شكست مي‌داد.
۴. سخاوت و بخشش: در اموال شخصي خود بسيار بخشنده بودند، تا جايي كه با آن همه كار و تلاش و حفر چاه‌ها و قنات‌ها و ايجاد نخلستان ها، هيچ يك را براي خود نگه نداشتند و همه را در راه خدا وقف كردند.
۵. ايثار: امام علي (ع) علاوه بر بخشش مال در موارد زيادي مايحتاجي را كه خود و خانواده شان به آن نياز مبرم داشتند به افراد بي بضاعت ايثار مي‌كردند كه يك نمونه آن را قرآن بيان كرده و مورد تمجيد قرار داده است. [۱]
۶. عدالت: عدل و انصاف امام علي (ع) بارزترين صفتي است كه او را سرمشق همه زمامداران عدالت خواه گردانيده است. ايشان در اين باره مي‌فرمايد: "قسم به خدا اگر آسمان‌هاي هفت گانه را با افلاك آنها به من بدهند تا پوست جويي را از دهان مورچه اي به زور بگيرم هرگز اين كار را نخواهم كرد. [۲]
۷. بندگي خدا و مخالفت با هواي نفس: آن حضرت هيچ گاه از روي هواهاي نفساني قدمي برنداشت و به خاطر خدا همه اميال و هواهاي خود را سركوب مي‌كرد و تنها در پي عبوديت خالصانه و عمل براي خدا بود. نبرد با عمرو بن عبدود نمونه اي از اين اخلاص است.
در اثر اين صفات و ويژگي‌هاي ارزشمند و به موجب آيه شريفه: «مسلّماً كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده ‏اند، خداوند رحمان محبّتى براى آنان در دلها قرار مى‏ دهد»! [۳] خداوند متعال محبت آن حضرت را در قلب‌هاي مردم قرار داده و ايشان عزيز‌ترين فرد در پيش مردم بودند. و اين موجب حسادت و دشمني افراد بي ايمان با آن حضرت شده بود؛ زيرا افرادي كه ادعاي ايمان و برتري داشتند نمي‌توانستند در اين صفات به پاي ايشان برسند.
اما صفتي كه بيش از همه موجب بر انگيخته شدن دشمني‌ها مخصوصاً دشمني معاويه شده بود؛ شدت عدالت حضرت علي (ع) بود. پس از پذيرش خلافت در نخستين سخنراني خود در مسجد مدينه با شفافيت تمام مواضع و برنامه خود را اعلام كرده و از جمله، قاطعانه درباره خط اصلي حكومت خود، يعني عدالت گستري و ستم ستيزي و شايسته سالاري سخن گفت و اعلام كرد كه وضعيت موجود را زيرو رو خواهد كرد و عقب افتادگان شايسته را پيش خواهد انداخت و پيش افتادگان بي لياقت را عقب خواهد زد. [۴] و اموال به يغما رفته را حتي اگر در كابين زنان باشد و بهاي كنيزان شده باشد باز خواهد گرداند؛ چرا كه «در عدالت گشايشي است و كسي كه عدالت بر او تنگي كند، ستم بر او تنگ‌تر خواهد آمد». [۵]
از طرف ديگر معاويه شخصي رياست طلب بود كه براي رسيدن به قدرت از هيچ كاري ابا نداشت، چنان كه در تاريخ آمده است كه معاويه بعد از صلح با امام حسن (ع) روزي در خطبه نماز عيد پرده از روي مقاصد و اهداف خود برداشت و گفت: «من به خاطر روزه گرفتن يا خواندن نماز يا حج بجا آوردن يا پرداخت زكات با شما نجنگيدم! ؛ چرا كه مي‌دانستم شما اين كارها را انجام مي‌دهيد، بلكه با شما جنگيدم تا بر شما امير شوم، خداوند امارت شما را به من اعطا كرده بود و شما نمي‌خواستيد». [۶] بنا براين بسيار واضح است طرز تفكري كه همه همت و تلاش او رياست و سلطنت و حكومت بر مردم است حكومت ارزشي امام علي را بر نمي‌تابد. علاوه بر اين كه كشته شدن اجداد و اقرباي مشرك معاويه در جنگ‌هاي صدر اسلام آتش انتقام جويي او از اسلام و پيامبر اسلام را در وجود آنان شعله ور كرده بود و اين نيز انگيزه مهم ديگري براي مخالفت با امام علي به عنوان سمبل اسلام و نزديك‌ترين فرد به پيامبر اكرم (ص) بود. چنان كه فرزندش يزيد بعد از به شهادت رسانيدن امام حسين (ع) در مقابل سر بريده او پرده از عقده‌هاي خود برداشته و علناً اين شعر را مي‌خواند: «اي كاش پدران من كه در جنگ بدر كشته شدند بودند و اين ذلّت و خواري و جزع فزع قبيله خزرج را مي‌ديدند…». اين شعري است كه ابن زبعري در جنگ احد بعد از شكست مسلمانان و به شهادت رسيدن ياران پيامبر گفته بود، [۷] و اكنون يزيد اين شعر را پس از به شهادت رساندن امام حسين (ع) مي‌خواند و اين دو واقعه را شبيه سازي مي‌كرد و آرزو مي‌كرد اجداد مشرك او بودند و مي‌ديدند كه چگونه يزيد انتقام خون آنان را از خاندان پيامبر (ص) گرفته است.
بنابراين، انگيزه اصلي مخالفت معاويه و دودمانش با حكومت امام علي (ع) و فرزندانش مخالفت با اصل اسلام و بنايي بود كه رسول گرامي اسلام (ص) آن را بنيان نهاده بودند.

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 12 ارديبهشت 1394
عبور از دستگاه فقاهت به بهانه نزديكي عصر ظهور

انحراف از مسير صحيح مهدويّت، زماني شكل مي‌گيرد كه گرايش‌هاي عرفاني مهدوي، در برنامه‌ريزي‌هاي فردي يا كلان اجتماعي، به صورت غيرقاعده‌مند دخل و تصرّف كرده و بر آن حاكم شوند؛ اين خطر نيز بسيار نگران كننده است. اگرچه بايد اداره جامعه و برنامه‌ريزي‌هاي كلان اجتماعي بر اساس انديشه مهدويّت و در مقياس يك مواجهه همه جانبه جهاني تنظيم شوند؛ امّا نبايد از اين اصل نيز غافل شد كه تحقّق چنين مهمّي، به تفقّه عظيم و منظّم و قاعده‌مند نياز مبرم دارد.

امروزه، وجود يك عقلانيّت كاربردي مقنّن براي ايجاد تحوّل در ساختارهاي اجتماعي، يك ضرورت است و ديگر نمي‌توان با توسّل به استحسانات،3 همانند دوره‌هايي كه حكومت‌ها ساده بودند و يك صدر اعظم مي‌توانست كشور را اداره كند، ساختارهاي اجتماعي را تغيير داد.

براي مثال: جايگزين كردن نوع تازه‌اي از پول به جاي پول اعتباري موجود يا تغيير دادن نظام بانكي فعلي به نظام بانكي اسلامي همچنين تبديل نظام پولي و چرخش اعتبارات مالي به يك نظام مطلوب، نيازمند يك عقلانيّت گسترده ‌است كه تكيه صرف به قدرت و حاكميت سياسي چنين كاركردي را ندارد. به همين ترتيب؛ ساده‌انگاري محض است كه با روش‌هاي غير قاعده‌مند و عرفان‌هاي غير مقنّن، نظام مديريت اجتماعي را به صورت مهدوي اداره كرد و چنين تصوّر كرد كه به اين ترتيب جامعه را به سمت عصر ظهور حركت داده‌ايم! اين انحراف نيز، انحراف خطرناكي است و در جامعه ما في‌الجمله حضور دارد؛ هر چند در بين عناصر و جريانات شناخته شده، جايگاهي ندارد.

شاخصه يكي از حركت‌هايي كه از جنس چنين انحرافي است؛ ولو در حال حاضر اثرگذاري اجتماعي چنداني نيز ندارد، عبور از ساختار ولايت فقيه براي رسيدن به عصر ظهور است. اين جريان ادّعا مي‌كند كه در دوره قرب ظهور، مي‌شود يا مي‌بايست به‌جاي اقبال به ولايت فقيه، از هاديان و كساني كه با حضرت حجّت(ع) ارتباط مستقيم دارند، پيروي كرد. اين ادّعاها، حرف‌هاي مخاطره‌آميز و غير مقنّني هستند كه مستند قاعده‌مندي در معارف ما ندارند. تنها از سر ذوق مي‌توان گفت كه: اكنون دوره تحسّس است و بايد به دنبال هاديان بود! هيچ سند و مستندي پشت سر ادّعاهاي اين افراد جوان كه متوجّه لوازم كلامشان نيستند، وجود ندارد.

در مكتب شيعه، لازمه اينكه بتوان يك حكم فرعي را به دين خدا نسبت داد، اين است كه حكم نهايي پس از يك تفقّه عظيم استخراج شده باشد. براي مثال؛ پشت فهم حكم اينكه وظيفه ما در شكّ سه و چهار چيست؟ سال‌ها تفقّه و تلاش فقيهانه حضور دارد. روايات را مي‌بينند؛ اگر آيه‌اي باشد، جوانب مختلف آن را بررسي مي‌كنند؛ نسبت‌سنجي مي‌كنند؛ سند و دلالتش را تمام مي‌كنند؛ تا در نهايت يك فتواي كوچك در يك حكم فرعي را بيان كنند. حال در يك امر بزرگي مثل ظهور امام معصوم(ع) چگونه مي‌توان ادّعا كرد كه به دوره ظهور صغرا رسيده‌ايم و نحوه ارتباط جامعه شيعه با امام زمان(عج) عوض شده است؟ اين مطلب تنوّع انحراف در انديشه مهدويّت و حركت به سمت عصر ظهور را نشان مي‌دهد؛ يعني يك انحراف اين است كه برنامه‌ريزي سكولار را به جاي برنامه‌ريزي بر اساس مهدويّت حاكم كنيم؛ انحراف ديگر هم اين است كه براي حركت به سمت مهدويّت و رسيدن به عصر ظهور، به‌جاي ايجاد يك عقلانيّت منسجم و مبتني بر ايمان، به ادّعاهاي ذوقي و غيرقاعده‌مند تكيه نماييم.

نكته انحراف جريان دوم اينجاست كه تغيير در ساختار قاعده‌مند و پرسابقه فقاهت را دنبال مي‌كند. نظام فقاهتي شيعه، حلقه اتّصال جامعه شيعه به وجود مقدّس امام زمان(عج) در عصر غيبت بوده است. دست بردن به اين ساختار كهن و مقنّن كه از مسلّمات شيعه محسوب مي‌شود، آن ‌هم در عصر غيبت، قابل پذيرش نيست.

برای ورود کلیک کنید
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : mahdi
تاریخ : 12 ارديبهشت 1394